پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:
جعفر گودرزی
فیلم “رها” ظاهراً در پی کشف عمق درامهای انسانی است، قصهای از یک خانوادهٔ عادی را روایت میکند که در میان مشکلات روزمره، دست به اقداماتی میزنند که خودشان را به مرزهای نابودی نزدیک میکند.
فیلم “رها” با شروعی تقریباً کند و درونی، شخصیتهای خود را در فضایی ملموس و خاکی معرفی میکند. مردی که تعمیرکار وسایل درب و داغان است و دختری که تلاش دارد در دنیای دانشجویی خود جایی باز کند، در دنیای خسته از دست داده خود به تعقیب آرزوها و امیدهای از دست رفتهشان پرداختهاند. در جایی از فیلم، ساعت کوکی خراب میشود که نمادی از گذر زمان و معضلات بیپایان زندگی است. مرد با تعمیر این ساعت شاید در تلاش است تا به نوعی برای خود و خانوادهاش معانی جدیدی بسازد.
پیرنگ فیلم حول یک سری حوادث ناگهانی شکل میگیرد که برخلاف شدت بحرانهایی که در آن قرار دارند، نوعی کندی در روایت خود دارند. برای نمونه، تصمیم دختر خانواده برای فروش موهایش بهمنظور خرید لپتاپ، به نقطهای از درام تبدیل میشود که تنها میتواند ضعف اقتصادی و عاطفی شخصیتها را برجسته کند. در میان این مشکلات، یک حادثه ناگوار مانند سقوط از ارتفاع یا حتی مرگ دختر در کانال کولر بهعنوان نقطه اوج مرگبار فیلم، آشکار میشود.
در “رها”، نقاط عطفی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم در حرکت روایی تأثیر میگذارند، به وضوح در پی وقوع حوادث نادر و دراماتیک قرار دارند. از سرقت لپتاپ گرفته تا مرگ دختر، تمام این لحظات سرشار از اضطراب و تعلیق هستند، اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا این نقاط عطف بهدرستی در جریان داستان قرار گرفتهاند؟
در واقع، حادثه محرک اصلی فیلم، دزدیده شدن لپتاپ دختر است که با وقایع پیچیدهتری همراستا میشود، از جمله مواجهه با برادر صاحب لپتاپ و کشف رازهایی که خانواده در حال پوشاندن آنها هستند. فیلم در واقع ساختار کشمکشهای خانوادگی را بهگونهای ارائه میدهد که بازتابدهنده وضعیت اخلاقی و روانی شخصیتها است، اما گاهی اوقات از پرداختن به جزئیات و لایههای روانشناختی شخصیتها غافل میشود.
با اینکه “رها” در زمینههای درام خانوادگی و اجتماعی موفق عمل میکند، اما در سبک رواییاش نقاط ضعفی دارد. بهویژه در مدیریت زمان و سرنوشت شخصیتها، که در برخی مواقع موجب میشود مخاطب احساس کند که فیلم بر مدار اتفاقاتی تکراری یا پیشبینیشده میچرخد. شاید بهترین نمونه از این ضعف، نماهای زائرگونهای باشد که گاهی به شکلی اضافی به داستان افزوده میشود و بهجای تقویت پیوستگی داستان، آن را پراکنده و کشدار میکند.
ژانر فیلم بهوضوح بهعنوان درام اجتماعی با اشارههای روانشناختی و گاهی اوقات تریلرهای خانوادگی قابل شناسایی است. اما این ژانر در سراسر فیلم به نوعی سردرگم است. به عنوان مثال، بحران مرگ دختر و درگیریهای پدر با صاحب لپتاپ میتوانستند در قالب یک تریلر هیجانانگیز و پرفشار بیان شوند، ولی فیلم نتوانسته به اندازه کافی فضا را برای کشمکشهای عاطفی یا بحرانهای روانشناختی شخصیتها تنشزاتر کند.
چند استعاره کلیدی در این فیلم به چشم میخورد که نقش مهمی در بازتاب مفاهیم درونی آن ایفا میکنند. از ساعت کوکی که در ابتدا بهعنوان نمادی از زمان و معضلات آن معرفی میشود، تا موهای دختر که نماد قربانی شدن آرزوها و هویت خود است، همه و همه در تلاشند تا ساختار پیچیدهای از یک خانواده در بحران را بازتاب دهند.
یکی از استعارههای مهم در فیلم، مفهوم “دست دوم” است که نه تنها به معنای خرید و فروش کالاهای از رده خارج، بلکه بهعنوان نمادی از زندگیای است که شخصیتها مجبورند آن را بهطور مداوم ترمیم کنند. این “دست دومها” در فیلم نشان میدهند که انسانها در مواقع بحرانی ممکن است بخواهند به گذشتهشان بازگردند و آنچه را که از دست دادهاند، بازسازی کنند. این مفاهیم با توجه به نامهای شخصیتها نیز به خوبی هماهنگ هستند: توحید و ثریا، که از یکسو بهعنوان مفاهیم دینی و فلسفی به نظر میرسند و از سوی دیگر با مرگ دختر در نهایت به نوعی ناکامی و شکست در زندگی اشاره دارند.
در نهایت، “رها” فیلمی است که بهطور کامل در فضای خودش موفق است، اما در کنار این موفقیتها، در برخی نقاط دچار گمگشتگی است. این فیلم در عینحال که موضوعاتی چون بحران اقتصادی، اجتماعی و روانی را بررسی میکند، نتوانسته آنچنان که باید به عمق انسانشناختی شخصیتها و کشمکشهای درونی آنها پرداخته و کشمکشهای اخلاقی و اجتماعی را بهطور مؤثری به نمایش بگذارد.
با این حال، “رها” همچنان فیلمی قابلاحترام است که توانسته در عرصه سینمای ایران به یک نوع روایت متداول از زندگیهای معاصر بپردازد، بدون اینکه از مرزهای کلیشهها فراتر رود.

