لی لا رضایی
مساله لغو کنسرتها موضوع تازهای نیست که تعجب برانگیزباشد بلکه هر کسی که با موسیقی سرو کار داشته باشد، برای یک بار هم که شده، با آن .دست و پنجه نرم کرده و سختیهای آن را تجربه کرده است.
لغو کنسرت در ایران به قدری زیاد و بی حد و حصر است که از آن تحت عنوان «سونامی لغو کنسرتها» نام برده شده است.
لغو در فعالیت های دفتر موسیقی بدین گونه معنی می شود که هرگاه مجوزی صادر شود و آن کنسرت اجرایی نشود لغو صورت می گیرد.
قطعا برای برگزاری یک کنسرت باید دهها فیلتر گذارنده شود تا مجوز لازم صادر شود و وقتی بعداز صدور مجوز بنا به دلایلی که اصلا هیچ کدام نیز مشخص نیست کنسرت لغو می شود جای تعجب دارد و به جز دلسرد شدن اهالی موسیقی و مخاطبان حاصل دیگری ندارد. بعداز لغو هر کنسرت این سوال در ذهن مخاطب می آید که اگر قانونی قابلیت اجرایی شدن ندارد چرا براساس آن عمل می شود و کسی که کنسرت را لغو می کند فراتراز قانون است . در پی همین اقدام است که اهالی موسیقی یا گوشه نشین و خانه نشین می شوندو یا مهاجرت را به فعالیت در کشور ترجیح می دهند.
جدیدترین خبری که از لغو کنسرتها به گوش رسید، لغو کنسرت گروهی بی حاشیه به نام «گلستانه» بود که قرار بود در روز 6 بهمن ماه در شهر رشت روی صحنه برود.
چند روز مانده به اجرا در شهر رشت، کنسرت گروه گلستانه بدون هیچ دلیل موجهی از سوی مسولان امر لغو شد. در حالی این اتفاق افتاد که تمامی کنسرتهای مشابه در همین شهر برگزار شدند و همین قضیه ، مراتب را پیچیده تر کرد و ثابت کرد که دلیلی برای لغو کنسرت لازم نیست و هر جا هر مسولی بتواند و بخواهد، به لغو کنسرت اقدام می کند، کافی است اتفاق کوچکی بیافتد تا بهانه ای به دست کسانی بدهد که منتظرند پی در پی دستو لغو کنسرتها را صادر کنند.
مجوزهایی که صادر و بعد لغو می شوند
تمامی کنسرتها بعداز اینکه موفق به دریافت مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشوند، نسبت به اطلاع رسانی اقدام میکنند، حتی اگر یک روز به کنسرت مانده باشد، قبل از اینکه مجوز دریافت نکنند حق اطلاع رسانی گسترده ندارند و نمیتوانند تبلیغ کنند. به همین دلیل تمامی کنسرتهایی که لغو میشوند، دارای مجوز هستند که هر یک به دلیلی مختلف به لغو کشیده میشوند.
محمدرضا تابش؛ نماینده اردکان در مجلس این حرکت را ، زننده دانست و در این باره اظهار داشت: این یک حرکت ضدفرهنگی و خلاف قانون است و باید دستگاه قضا و مسئولان امنیتی و انتظامی با این حرکت غیر اخلاقی، خودسرانه و قانون شکنانه مقابله کنند. اینگونه حرکات می تواند موجب حرکات بدتری شود، وقتی قانون شکنی و بداخلاقی و کار خلاف اخلاقی باب شد و افراد قانون شکن و بداخلاق به اینکه قانون شکنی شان را ادامه دهند برای جامعه بسیار خطرناک تر است. وقتی بستر فعالیت قانونمند برای جوانان که انرژی بالایی دارند فراهم نشود انها به حرکات زیرزمینی روی می آورند ،انها میروند از خارج کنسرت و فیلم می گیرند و صدای خوانندگان خارج نشین گوش می دهند و یا فیلم های لس آنجلسی را می بینند.
سامان احتشامی آهنگساز و پیانیست با بیان اینکه بسیاری از کنسرتها در آخرین لحظات لغو میشوند،می گوید: متاسفانه هیچ حساب و کتابی وجود ندارد که بشود به واسطه آن جلوی لغو کنسرتها را گرفت. پشت سر هم کنسرت است که لغو می شود و تمامی کسانی که از این مساله ، متضرر می شوند، هنرمندانی هستند که زمان بسیاری را صرف تمرین و آمادگی خود برای کنسرت سپری کردهاند. خوب طبیعی است بچه هایی که به هر دلیلی نتوانند اینجا کنسرت بدهند، راه دیگر کشورها را درپیش می گیرند و انرژی و سرمایه خود را از ایران خارج میکنند تا بتوانند بامخاطبان خود از نزدیک ارتباط برقرار کنند. پس نمی توانیم توقع داشته باشیم که در ایران بمانند و کار کنند. دیگر فرصتی برای گله مسولان باقی نمی ماند. چون بسیار کنسرتهایی دیده ام که با وجود دارابودن مجوز، در آخرین روزهای نزدیک به اجرا، لغو شدهاند.
این موزیسین در ادامه با بیان اینکه نوازنده و خواننده ای که مجوز کنسرت می گیرد با هزاران امید و آرزو فعالیت می کند و توقع نتیجه خوب به علاوه درآمدزایی دارد، گفت: معلوم نیست بعد از لغو کنسرت ها چه کسی قرار است ضرر و زیان آنها را بدهد. وقتی خواننده و نوازنده احساس عدم امنیت کند دیگر حاضر نیست فعالیت کند و ترجیح می دهد هرچند دور از ممکلتش اما کنسرتش را برگزار کند. بنده 25 بار در جشنواره های مختلف کنسرت داشتم اما از سال 93 به بعد هیچ اقدامی برای اخذ مجوز جهت برگزاری کنسرت نکردم زیرا برگزاری کنسرت به جز هزینه و استرس و عدم آرامش و امنیت و آسایش چیز دیگری برای ما ندارد.
ایراد وارده
اولین ایرادی که به لغو کنسرتها وارد است این است که چگونه یک مرجع ذیصلاح مجوز صادر میکند و مرجعی دیگر به راحتی پا بر روی همه چیز میگذارد و به راحتی آن را لغو میکند. در بسیاری از موارد هم خودسرها نسبت به لغو کنسرتها اقدام میکنند و کسی هم یارای مقابله با آنها نیست واین مهمترین دلمشغولی این روزهای موزیسینهاست. با اینهمه وزیر کشور ادعا کرده بود که تعداد کنسرتهای لغو شده زیاد نیست.
در حالی در ایران کنسرتها یکی پس از دیگری لغو میشوند که چنین چیزی در اروپا ناشناخته است و اگر به کسی گفته شود ، در کمال تعجب برخورد میکند. نادر مشایخی با بیان این سخن، می گوید: هیچ وقت پیش نیامده که بی هیچ دلیلی کنسرتی لغو شود و اگر هم چنین اتفاق ناخوشایندی بیافتد قطعا مرتبط
دلیل دیگر لغو کنسرت، این است که بلیت به اندازه کافی فروخته نشده است. در آلمان نهادی مانند خانه موسیقی وجود دارد که حامی حقوق هنرمندان است. البته مثل خانه موسیقی ایران منفعل نیست. با این حال، هیچگاه نهادهای حکومتی غیرمرتبط در امور کنسرتها دخالت نمیکنند. امنیت جانی آدمها در کنسرتها خیلی مهم است و جایی مثل ادارهی اماکن در ایران، در اروپا هست و این وظیفه را انجام میدهد. هیچ مانعی برای اجرای صحنهای وجود ندارد و اتفاقا سعی میکنند شرایط مناسبی را برای هنرمند فراهم سازند.
محسن شریفیان اما تجربههای تلخی در این زمینه دارد. او که رهبری گروه بوشهری لیان را به عهده دارد، در این باره میگوید: برخی از کنسرتها در شهرستانها بدون اعلام هیچ دلیلی یا مجوز نمیگیرند یا لغو میشوند. این فقط خاص بوشهر و گروه ما نیست و شامل اکثر گروههای همصنف ما میشود که مثلا در شهرهای دیگر هم اجرایی داشتهاند. وزارت فرهنگ و ارشاد و دفتر موسیقی در این دوره همراهی خوبی با گروههای بومی داشته است؛ اما هنوز موانعی برای اجرای کنسرتها وجود دارد.
پیش از این نیز مدیرکل سابق دفترموسیقی دراین باره اظهار داشته بود: هنگام صدور مجوز کنسرت، نظر شورای تامین استان را هم جویا میشویم. مجوز نهایی ما بعد از تایید آنها صادر میشود و اگر شورای تامین استان مجوز این کار را ندهد ما هم تمکین میکنیم. قطعا لغو کنسرتهای مجوزدار مورد قبول هیچیک از ارگانهای نظام نیست. خوشبختانه در دولت جدید ارتباط خوبی میان وزارت کشور، وزارت ارشاد و نیروی انتظامی وجود دارد و بهدنبال ریشهیابی مشکل و مذاکره در این زمینه هستیم.
وی با بیان اینکه دفتر موسیقی برای جلوگیری از این مشکل تلاش قابل توجهی می کند، گفته بود: تلاش ما این بوده است که جلو این کار را بگیریم و نگذاریم کنسرتهایی که مجوز گرفتهاند، لغو شوند. اگر تلاش دفتر موسیقی نبود، شاهد لغو دهها مورد دیگر نیز بودیم.
در این میان خوانندگان اولین قربانیان لغوهای پیش بینی نشده هستند که در شهرستانها بیشتر با این مساله مواجه می شوند. همین مساله موجب می شود این دسته از اهالی هنر، دلسرد شوند و عطای عرصه را به لقایش ببخشند.
لغو کنسرت ها به غیر از ضررهای روحی که برای موزیسین ها دارد هزینه های مادی بسیاری نیز به همراه دارد هزینه های که بعد از لغو کنسرت ها کسی به آنها پرداخت نمی کند و ضررو زیان فقط برای آنها می ماند.
لغو کنسرت ها به جز بی اعتمادی مردم و مخاطبان به هنرمندان حاصل دیگری نداشته است و باعث دلسرد شدن خواننده ها و نوازنده ها نیز برای فعالیت شان شده است.
سیدرمضان شجاعی کیاسری عضو شورای نظارت بر صدا و سیما ، لغو کنسرتهای مجوز دار را خلاف قانون دانسته و اظهار داشت: کنسرتی که ازهمه فیلترها رد می شود و مجوز می گیرد قابل پخش و اجراست و کسانی که آنها را لغو می کنند غیرقانونی عمل می کنند،جامعه و جوان امروزی نیاز به نشاط و شادابی دارد و اگر همین کنسرت ها و برنامه های فرهنگی را از انها بگیریم معللوم نیست جوان باید کجا دنبال شادی باشد و ضمن اینکه این اقدامات اهالی فرهنگ و موسیقی را نیز ناامید و بی انگیزه می کند. امیدواریم با نهایی شدن شیوهنامه اجرای کنسرتها، دیگر شاهد لغو نباشیم.
اگر یک برنامه هنری و یک کنسرت موسیقی هماهنگی های لازم را برای اجرا داشته باشد و مجوز داشته باشد باید اجرا شود. برخی از کنسرت ها که لغو شدند در مرحله اجرا دچار مشکل شدند ،همه نهادها و حوزه های دولتی و غیردولتی پذیرفته اند که مرجع اصلی صدور مجوز برای برنامه های فرهنگی و هنری وزارت ارشاد است اما برخی نهادها این را مطرح می کنند برای اینکه یک برنامه موسیقی اجرا شود ما نیز باید نظر دهیم و نظر ما برای اجرا مطلوب برنامه و هم پیشگیری از حوادث و وقوع جرم و هرج و مرج لازم است، در قانون نیز پیش بینی شده است که نهادهای ذیربط باید نظر دهند و در آیین نامه دولت نیز این موضوع است. مجوز را ما می دهیم اما هماهنگی با دستگاههای امنیتی و انتظامی نیز ضروری است،امیدواریم با صحبت هایی که با نیروری انتظامی و قوه قضاییه و وزارت کشور داشتیم و با بحث نهایی شدن شیوه نامه اجرای کنسرت ها دیگر شاهد این موضوعات و لغو کنسرت ها نباشیم.
شرایط سیاسی حاکم موثر بر لغوهای خودسر
گروههای خودسر که در دوره های گذشته از حمله به کنسرتها و بعدتر لغوهای خودسرانه دریغ نمی کردند در دولت روحانی به یک سیل عظیم تبدیل شدند و در هر شهرستانی اقدام به فعالیتهایی از این دست میکردند تا جایی که دیگرکار به جایی رسید که هیچ ارگانی نتوانست جلوی این افراطی ها را بگیرد. با وجودی که به نظر می رسید دولت تدبیر و امید بتواند گرهها و قفل های بسیاری را باز کند این اتفاق نیفتاد و اتفاقا گروههای فشار با رسمیت بخشیدن به فعالیتهای خود تاثیر بسزایی در روند تخریب و لغو کنسرتها داشتند و توانستند نقش خود را در این قالب به خوبی ایفا کنند. این عده در دولت قبل به قدری پول ، نفوذ و قدرت یافته بودند که تاثیر آن در دولت کنونی نیز باقی مانده است و دردولت روحانی که وعده قانونگرایی و … داده ،کنسرتهایی که مجوز رسمی وزارت ارشاد یا سایر نهادهای مسوول را دارند، به پشتوانه قدرت این گروهها، تعطیل و لغو میشوند.
این لغوهای خودسر تاجایی ادامه یافت که دکتر حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران مجبور شد این موضوع را لابلای صحبتهای خود و در سخنرانی هایش مطرح کند. اما از آن زمان که او موضع خود را بر سر این موضوع علنی کرد تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است و کنسرتها همچنان و یکی پس از دیگری لغو میشوند. در همدان، بوشهر و … کنسرتهایی لغو شدهاند، کنسرتهایی که مجوز داشته و از سوی نهادهای رسمی هم حمایت شدهاند. رفتاری که در لغو کنسرتها انجام شده، به احتمال ماهیت مخالفان با برگزاری کنسرتها را برای فرمانداران، استانداران و دیگر مسوولان محلی و غیر محلی روشن ساخته است اما اینکه چرا آنها به مردم معرفی نمیشوند یا به صورت فعالانه با آنها مطابق قانون برخورد نمیشود و پرونده آنها به دادگاه نمیرود، جای سوال و ابهام است.
وقتی کنسرت هنرمندانی همچون علی اکبر مرادی نوازنده پیشکسوت تنبور صرف به دلیل صادر نشدن مجوز از سوی اماکن لغو می شود، وقتی ، رضا صادقی خواننده پاپ نتوانست در کرمان روی صحنه برود، شهرام ناظري که قرار بود 27شهريور ماه در شهر تبريز اجرا شود، روی سن نرفت، همای ، وحید تاج و … و… به هر دلیلی نتوانستند روی سن بروند، مشخص است که اعتراض مردم و هنرمندان بلند می شود.
علی موثقی آهنگساز می گوید: برگزاری کنسرت و حضور در برنامههایی که سلیقه مردم را راضی میکند حق آنهاست اما دفاع از این حق، بر عهده دولت و نهادهای قانونی است. جالب این است که خیلی ها فکر می کنند فقط کنسرت های پاپ هستند که درگیر لغو می شوند این در حالی است که لغو کنسرتها سنتی و پاپ نمیشناسد.
لغوها باعث از بین رفتن موسیقی جدی می شود
هر روز که کنسرتی لغو می شود، نه تنها اعتبار اهالی موسیقی در میان مردم زیر سوال می رود بلکه این هنر می رود تا از بین برود. از آنجایی که لغو کنندگان کنسرت پاپ و سنتی سرشان نمی شود موسیقی سنتی که بیانگر آداب و فرهنگ قومیت های مختلف کشومان است نیز دستخوش نابودی قرار گرفته است. اگر زفقط یک دستگاه دولتی مسولیت اظهار نظر در امر کنسرت را داشته باشد به هیچ وجه کار به چنین جایی کشیده نمی شود. چرا که وقتی مثل اکنون همه دستگاهها حق اظهار نظر دارند، هر دستگاهی خود را متولی امر می داند و می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند و این مشکل ساز می شود. وقتی برای اجرای یک کنسرت که وزارت ارشاد مجوز آن را صادر کرده است یک سری سازمانهای کوچکتر نیز دخالت می کنند که نقش چندانی ندارند، اجازه لغو پیدا می کنند، وضع رو به نابسامانی می رود.
عوامل لغو کنسرت
چندی پیش در نشستی باحضور پیروز ارجمند (رییس سابق دفتر موسیقی)، مجید درخشانی، حسامالدین سراج، نادر مشایخی، حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی)، کامبیز نوروزی (حقوقدان)، فردین خلعتبری، سهراب پورناظری، حسین علیشاپور و همچنین جمعی از اصحاب رسانه و اهالی موسیقی برگزار شد، موضوع مهم لغو کنسرتها مورد بررسی قرار گرفت.
در این نشست عوامل مختلفی برای لغو کنسرتها از جمله عدم برنامهریزیهای مدیر برنامههای خوانندگان، دستمزد بالای خواننده، تخلف شرکتهای موسیقی به دلیل نداشتن قانون مدون، حضور نیروهای خودسر، مافیا و دلالان موسیقی و موضوعات دیگر و همین طور منع مذهبی عنوان شد. اما نهایتا نتیجه ای عاید نشد و کنسرت ها با زهم در حال لغو هستند.
شکایت از مسولان گره ای می گشاید؟
فردین خلعتبری از همه موزیسینها حرفه ای تر به این موضوع نگاه می کند اما گویا از اینکه اینجا ایران است و شکایت از که را به کجا برند، هنوز ناشناخته باقی مانده است. او عتقد است هنرمندان برای کنسرتهای لغو شده خود باید از مسولان شکایت کنند. اما واقعا به کجا باید شکایت شود که ترتیب اثر داده شود؟ وقتی تایید می شود از بین تمامی کنسرتهای لغو شده، در سال۹۳ و ۹۴ هیچ لغو کنسرتی از جانب نیرو انتظامی صورت نگرفته است، تکلیف چه می شود؟ بگردید دنبال پرتقال فروش!
حتی شورای صیانت که وظیفه اش حمایت از صنعت موسیقی بود، پا نگرفت و نتوانست آرزوی دیرینه اهالی موسیقی را برآورده کند. این شورا می توانست احکامی را براساس قانون صادر کند ، آیین نامه تخلفات را بنویسدتا این تخلفات زیر نظر شورا بررسی شود. این وظیفه حراست معاونت هنری بود.
این قضیه ار بیخ و بن مشکل دارد چرا که همین چندی پیش بود که کیوان کلهر به همراه چندین نوازنده خارجی قرار بود کنسرت بدهد که به دلیل اینکه نوازندگان خارجی پروانه کار در ایران را نداشتند، این کنسرت نیز مانند بسیاری دیگر از کنسرتها لغو شد. به دنبال لغو همین کنسرت بود که پیروز ارجمند گفته بود هیچ سالن کنسرتی نباید زیر نظر سازمان اماکن باشد. اصلا مگر مسئله موسیقی مسئله امنیتی-سیاسی است، مگر کسانی که به سالن می آیند افرادی شرور هستند؟
اما گویا چنین چیزی است و هنرمند را با اشرار اشتباه گرفته اند. کنسرت حسام الدین سراج که قرار بود در کرمانشاه برگزار شود، بر سر زبانها افتاد. چرا که در سالن را با زنجیر بسته بودند و مردم را با اسلحه تهدید می کردند.
راه حلی تاکنون برای این مهم کشف نشده است که اگر اینگونه بود امروزه به این راحتی کنسرتی لغو نمی شد و عده ای متضرر نمی شدند.