گزارشی درباره رانت و رانتخواری دردنیای فرهنگ و هنر
بهناز وفایی وحدت
رانتخواری پدیدهای است که آسیبهای فراوان اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای کشورها به وجود میآورد. بنابرنظر اقتصاددانان، درآمدهایی که خارج از فعالیتهای مولد اقتصادی و با بهرهگیری از قدرت و نفوذ سیاسی یا اقتصادی صورت میپذیرد همیشه به عنوان آفتی برای نظام اقتصادی هر کشوری حساب شدهاست. مصداق بارز این کلام همان «رانت و رانتخواری» میباشد که در هر جایی که حرف از سرمایه و پول به میان میآید فرار از موضوع رانت و رانت خواری غیرممکن است و متاسفانه این معضل فراگیر شده و برای خیلی ها دیگر رانت خواری عملی طبیعی و عادی است و اگر اینگونه پیش برود . قطعا در آیندهای نزدیک به عنوان شغل در بین افراد جامعه جولان میدهد .
متاسفانه موضوع رانت و رانت خواری مدتهاست وجود دارد و پایش به فرهنگ و هنر نیز باز شده است . در دنیای هنر ، خاصه در سینما و تلویزیون که حیاتشان با سرمایه مالی عجین میباشد نیز همواره شایسته سالاری تحتالشعاع رانت بوده و برخی سبقه طولانی نیز برای آن متصور هستند . برای تهیه این گزارش به سراغ خیلی از هنرمندان رفتم تا نقط نظرات آنها را چاشنی این گزارش کنم ، اما متاسفانه مبحث رانت و رانتخواری باب طبع خیلی هایشان نبود . برخی ماررا دیوانه خواندند که به این مقوله می پردازیم ، عده ای با وعده یکساعت بعد و یک روز بعد ، وقت کشی کردند و از زیر بار پاسخگویی فرار کردند و برخی صادقانه ترس خود را از ورود به این حیطه اعلام کردند و برخی نیز با ناراحتی و تاسف گفتند مگر چنین معظلی در فرهنگ و هنر مان رسوخ کرده است ؟! و البته هنرمندانی بودند که با عصبانیت گفتند اگر ما در این مورد بخواهیم حرف بزنیم باید از کسانی که با رانت ، فیلم و سریال می سازند را معرفی کنیم . که البته ما اعلام آمادگی کردیم ، اما ظاهرا آن دوستان دو آتیشه از آمادگی مجله سفید وسیاه جا خوردند . در نهایت فرهیختگانی پاسخ ما را با متانت و به دور از هر حاشیه ای دادند . پاسخهایی که دغدغهها و دلسوختگی شان را از فهوای سخنانشان می نمایاند .
عبدالله اسفندیاری : حامیان فرهنگ گوهرشناس باشند
عبدالله اسفندیاری فیلمنامه نویس ، بازیگر و تهیهکننده سینما با نگاه جامعه شناسانه خود به لحاظ تاریخی به این موضوع پرداخته و میگوید : درطول تاریخ همیشه هنرمندانی بیشترمطرح میشده اندکه نوعی پشتیبانی(رانت)با خودداشته اند. قدیم تر شاعرانی که دردربارها و مجالس اعیان شعرمی خواندند.ازحمایت آنان برخوردارمیشدند:(وظیفه گربرسد مصرفش گل است ونبید-حافظ) اما در میان همانها هم آنکس بیشترگل میکردکه ازاستعداد بیشتری برخوردار بود !یعنی ممکنست بشود باپول وتبلیغات کسانی را که استعداد کمتری دارند مشهورکرد وبرصدرنشاند’ولی آن کسی ماندگارمیشودکه قابلیت بیشتری داشته باشد!
وی افزود : البته هرچه هنرها نیاز بیشتری به سرمایه داشته باشند و به عرصه های صنعت و بازار وارد شوند’ این حمایتها بیشترتاثیر میگذارند. خصوصا درسینما که ” هنر-صنعت” است’ این پشتیبانیها (رانتها) تاثیرگذاری آشکارتری مییابند’ که این پشتیبانیها محدود به سرمایه و پول نیست: رفاقتها و باندهای فرهنگی و هنری که گاه متکی به گرایشهای سیاسی نیز میباشند ‘ (مثلاحزب توده شاعران و نویسندگانی را که درطیف سیاسی آنان میگنجید بیشتر پشتیبانی تبلیغاتی و “محفلی” مینمود و حتی دیگران را با توطئه سکوت بایکوت میکرد و…..این موضوع بعد ازانقلاب توسط حامیان مختلف حداقل به طرفداران و مخالفان انقلاب نیز تسری پیداکرد ! و بعدتر جناحی هم شد ! ) اما باز هم بایدگفت درمیان همه این بزرگنمائی ها و حمایتها’ بازهم کسانی واقعا ماندگار شده اند که “گوهری” را درخود ودیعه داشته اند.
این تهیه کننده سینما با اشاره به این که نمیتوان ازحامیان فرهنگ وهنرگله کرد!’ و به آنها خرده گرفت’ ادامه داد : فقط باید به آنها توصیه کرد گوهرشناس باشند و حمایتها را بسوی گوهرداران واقعی متمایل کنند و از پشتیبانیهای مبتذل و غوغا سالارانه درعرصه فرهنگ وهنر بپرهیزند! که اینگونه کارها بیشترخوراک سیاست بازان است! درتاریخ کسانی بوده اند که علیرغم هنرمند بودن مهجور مانده اند و آنچنانکه باید قدرندیده وبرصدرننشسته اند(نمونه مشهورش ظلمی است که به حکیم فردوسی شد) ‘ اماآنهاهمین که توسط کسانی گوهرشناس کشف شده اند’ ارج و قدرخود رایافته اند! باید به حامیان فرهنگ وهنرتوصیه کرد که بدنبال کشف استعدادهای ویژه باشند و خودرا درحصار”مراجعه کنندگان” و”سفارش شده گان” زندانی نکنند که بدمحصولی درو خواهند کرد!!!
امرالله احمدجو : اساس یک کار جذاب استعداد فیلمساز است
امر الله احمدجو کارگردان آثار فاخری چون « روزی روزگاری » میگوید : اساس یک کار جذاب ، درست و معنا دار و در کل هر کاری که به هر صورت ارزشی در آن وجود داشته باشد ، استعداد فیلمساز است . این که از چه طریقی به سرمایه و ابزاری که فیلمش را بسازد دسترسی پیدا میکند ، مسئله دیگریست .
وی معتقد است ، اگر کسی استعدادش را نداشته باشد ولی ابزار و امکانات را در اختیار بگیرد و کار نازلی تولید نماید ، در واقع مشکلی مضاعف ایجاد کرده است . البته ممکن است در کارنامه کاری هر فیلمسازی ، برخی آثارش خیلی خوب از آب درنیامده باشد . به نظر چنین کارگردانی که حساب خود را پس داده و حالا اثری نازل تولید کرده قابل اغماض است ، اما کسی که اساسا استعداد ندارد حتی اگر با هزینه شخصی خودش هم اقدام به تولید و ساخت اثری نازل کرده باشد میتوان به او ایراد گرفت چه برسد به این که آن بودجه از بیت المال مردم باشد .
احمدجو تاکید دارد مسئولان باید مراقب باشند تا هرفیلمسازی که قرار است بودجه ای را برای تولید اثرش اختصاص دهند مخصوصا در تلویزیون باید خودش را به اثبات رسانده باشد . معمولا بهترین راهکار این است که این افراد تجربیاتی با هزینه های کم در ساخت فیلمهای کوتاه کسب کند واز این طریق خودش را معرفی کند و نشان دهد که خلاقیت دارد و یک فیلمساز واقعی است و دراین صورت است که سرمایه گذار شخصی یا دولتی میتواند با اطمینان سرمایه ای دراختیار این هنرمند بگذارد تا فیلمش را بسازد . راهکار کاملا ساده و مشخص و تجربه شدهایست که غیر از این باشد هدردادن پول خواهد بود .
کارگردان تفنگ سرپر ، با ابراز تاسف از این که در کشور ما رایج است که اکثرا به این حرفه یعنی بازیگری ، کارگردانی و یا شراکت داشتن در فیلمسازی علاقه دارند ، میگوید : به نظرمن علاقه داشتن به این حرفه اولا کافی نیست و دوما در الویت نیست ، چرا که لازمه فعالیت درهر کدام از رشتههای فیلمسازی داشتن استعداد کافی می باشد . بعداز استعداد ، بحث علاقه به میان میآید ، سپس پشتکار و در آخر تجربه است که تکمیل کننده است تا یک نفر بتواند اثری قابل قبول تولید کند . موضوع سادهای که فراموش شده و در ارزیابیها مد نظر قرار نمیگیرد که نتیجه آن این است که مشکل به وجود میآید و سرمایهها هدر میرود .
وی در انتها میگوید : از همه بدتر زمانیاست که کسی از روی علاقه خود را به فیلمسازی برساند و بارها ثابت کرده باشد که استعداد این کار را ندارد ، اما نه خودش باور میکند و نه کسانی که به او کمک می کنند .
ضیاءالدین دری :مدیران ، شایسته سالاری را سرلوحه کارشان قرار دهند
ضیاءالدین دری کارگردان سینما و تلویزیون درباره رانت معتقد است ، این موضوع دربخش خصوصی آن چنان مطرح نیست چرا که در این بخش سرمایه گذار بر اساس توانایی افراد سرمایه خود را دراختیار میگذارد . بنابراین در حوزه رانت دولتی ، تا زمانی که عام باشد و از امکانات همه استفاده کنند اشکال ندارد . مثل مساعدتهایی که در طول سالیان گذشته بنیاد فارابی برای فیلمسازان انجام میداده است . اما زمانی هست که این مساعدت ها و سوبسید را به افرادی خاص و نور چشمی میدهند . و یا ازطریق نفوذ در جاهای دولتی ، توصیه هایی میآورند تا از امکانات بیشتر دولتی استفاده کنند .
وی با اشاره به این که در بخش خصوصی برای تولید کار فیلم بر اساس توانایی افراد هزینه می کنند ، ادامه می دهد : در همین بخش خصوصی نیز بستگی به سفارش سرمایه گذار ، ممکن است کارگردانی که اصطلاحا بازاری می سازد دعوت به کار شود و اگر اندکی دغدغه های فرهنگی و سینمای جدی تر مد نظر باشد به سراغ کارگردانی میروند که حسابش را پس داده باشد .
دری افزود : زمانی که اجازه بدهیم افرادی از بودجه های خاص برای تولیدات خاص استفاده کنند ، چند معضل را پیش رو فرار میدهد . اول این که فردی که توانایی و استعداد این کار را ندارد و از این رانت استفاده میکند قطعا محصولی که بیرون میدهد مخاطب پسند نیست . دوم این که سازمان و نهادهایی سرمایه خود را برای آن محصول میدهند که موضوعیتی با آن محصول فرهنگی ندارند .
کارگردان کیف انگلیسی میگوید : کسی که با توصیه وارد کار سینما و یا تلویزیون میشود ، حتما از پول دولتی و یا پولهای حاشیه دولتی استفاده میکند . یادم می آید زمانی فردی وارد تلویزیون شد و در آن موقع یک میلیارد تومان گرفت ( در آن زمان با چنین رقمی میشد 5 هکتار زمین در شمیران خرید ) و یک سری فیلم مستند ساخت که افشاگرانه بودند و تا حایی که در خاطرم هست هیچگاه پخش نشدند .
وی ادامه داد : این افراد برای این که بتوانند پول درشتی بگیرند باید مستمسکش را هم ایجاد کنند . شما وقتی میخواهید پول چند ده میلیاردی بگیرید ، شک نکنید که برای پروژه روز نمیتوانید به نتیجه برسید ، لاجرم باید موضوعیت خود را در دوره و زمانهای جستجو کند که ایجاد کردنش هزینه بر باشد .، بنابراین این را بهره برداریهای رانتی میگویند .که ملاحظات لازم در آن صورت نگرفته است .البته لزوما نمی توان گفت تولیداتی که از این طریق تامین بودجه میشوند ، بد از آب در میآیند . حداقل ممکن است دست برقضا درام آن قصه چیزی داشته باشد و مخاطب بعد از دیدن چند قسمت به آن عادت کرده و نگاه کنند ، اما ماحصل کار را که میبینیم ، متوجه میشویم آن هزینهای که برای آن اثر صرف شده ، در خیلی از مواقع لزومی نداشته و کار در سطح استاندارد شبکه های سراسری نبوده است .
دری با تاکید بر این که وقتی با این مقوله انحصاری برخورد میشود ، راه کاری باقی نمیماند ، اقزود : جز این که به تذکر دادن اکتفا کنیم و مدام به مسئولان یادآور شویم که این پولی که از این طریق هزینه می کنید متعلق به بیتالمال است و شما با این کار بجای مردم تصمیم میگیرید .و به نظرم مدیران در هر سطوحی از پست مدیریتی باشند باید شایسته سالاری را سرلوحه کار خود قرار دهند .
در بخش خصوصی مقوله رانت بیشتر تبدیل به دورهم جمع شدن یکسری دوست و رفیق تبدیل میشود که میخواهند به کمک یکدیگر اثری را تولید و عرضه کنند . در این شرایط کارها با درایت تهیه کننده و سرمایه گذار پیش میرود و آنها تصمیم میگیرند با چه کسانی کار کنند ، چرا که در نهایت باید جواب وقت و پولی که هزینه آن کار میکنند را از بازار و مردم بگیرند . بنابراین وقتی میخواهند ریسک کنند ، تلاش میکنند بهترین گزینه ها را پای کار بیاورند و در نتیجه بده بستانهایشان با افرادی خاص به کسی مربوط نمیشود ، هرچه میخورند نوش جانشان ، حاصل ریسک شان را میخورند .اما انحصار در جایی مانند رسانه ملی ، عملکرد را به سمت عدم توجه به شایسته سالاری سوق میدهد . اگر چه بحث در باره معضل رانت و رانت خواری ، موضوع پیچیدهایست که در این گفتگو نمیگنجد .
حسن هدایت : نگاه مدیریتی باید تغییر کند
حسن هدایت تهیه کننده ، کارگردان ، فیلمنامه نویس و تدوینگر سینما درباره رانتخواری و شایسته سالاری در عرصه هنر میگوید : مشخص است وقتی یک کار بتواند هم ارزشهای خود را به لحاظ فرهنگی و هنری نشان بدهد و هم مخاطب را جذب بکند نشان میدهد که به هر حال سازنده و با سازندگانش زحمت کشیدهاند و کارشان را بلد هستند ولی آنهایی که متاسفانه در تلویزیون ما خیلی زیاد هستند و کم . بیش در سینمای ما نیز وجود دارند ،درواقع با هزینههای سنگین آثاری تولید میکنند که نه ارزش فرهنگی و هنری دارد و نه مخاطب را جذب میکند ، مرتب هم توقیف میشود ، خب این نشان دهنده استفاده از رانت دارد .
کارگردان فیلم ناسپاس میگوید : متاسفانه این افراد استفاده ناثوابی هم میکنند ، یعنی خیلیها از روی همین ارتباطات و رانت میآیند و بدون این که صلاحیت کار داشته باشند سرمایهها را از بین میبرند .
حسن هدایت، معتقد است اگر کسی از روی شایستگی و توانایی وارد این حرفه شده باشد اشکال ندارد از رانت هم استفاده کند چرا که میتوان گفت ، چون این آدم تواناست پولی هدر نرفته و حداقل یک محصول خوب تولید شده است ،
تهیه کننده و گارگردان گراند سینما ادامه میدهد : اکثر کسانی که از رانت استفاده میکنند ،آدمهایی هستند که صلاحیت لازمه را ندارند و از روی ارتباطات وارد میشوند و تاثیر منفی روی بودجه فیلم ، کیفیت و مخاطب میگذارند و نتیجه آن ریزش مخاطب است .
نویسنده مردی که زیاد می دانست با اشاره به این که تلویزیون یک نهاد دولتی لست و نسبت به سینما رانت بیشتری را به یک سری فیلمسازها و تهیه کنندگان خودی میدهد .افزود : نتیجه کار این می شود که شاهد تولید فیلم هایی با بودجههای سنگین ، با مخاطبان بسیار اندک و با تاثیرگزاری پایین هستیم ، چرا که این افراد ناتوان باید بر اساس یک سری فرمایش ها محصولشان را تولید میکنند . البته آیزنشتاین هم در شوروی سابق فیلم فرمایشی برای انقلاب خودشان ساخته است ، اما واقعیت این است که بعد از گذشت سالها هنوز به عنوان یک شاهکار هنری فابل ارزش است ، اگر چه همه بگویند به لحاظ محتوایی و فرهنگی فرمایشی است .
وی افزود : شاید در تاریخ سینما مشهورترین فیلمی که کاملا سفارشی ساخته شده فیلم مستند « پیروزی اراده » به کارگردانی لنی ریفنشتال ، فیلمساز مورد علاقه هیتلر است و کاملا در مدح هیتلر و فاشیست آلمان نازی است . ولی با گذشت هفتاد سال هنوز از آن به عنوان یک فیلم بسیار قدرتمند مستند یاد می کنند و به عنوان نمونه در دانشگاه ها تدریس میکنند. . میگویند فکر سیاهی پشت این فیلم است ، اما توانایی فیلمساز که قابل کتمان نیست .یعنی این دو را از هم تفکیک میکنند .
هدایت اظهار داشت : متاسفانه در کشور ما اغلب فیلمهایی که از رانت استفاده میکنند ، فیلمهای ضعیفی هستند . به نظرم نگاه مدیریتی باید تغییر کند . و تا زمانی که رانت فرهنگی به برخی میدهند و به برخی نمیدهند ، در روی همین پاشنه خواهد چرخید .
طهماسب صلح جو: از ماجراهای پشت پرده خبرنداریم
طهماسب صلح جو منقد سینما و تلویزیون در باره رانت و رانتخواری در یک لفافه عجیبی میگوید : اگر بخواهیم به این قضیه اشاره بکنیم باید بشناسیم و معرفی کنیم ، یعنی بگوییم این اثر بارانت ساخته شده و تاثیر خوبی نداشته و دیگری این طور نبوده است .که ما چنین شناختی نداریم . و فکر نمی کنم شما هم داشته باشید که بخواهید نام بیاورید و مثال بزنید .
وی ادامه داد : درکل می شود گفت که شایسته سالاری خیلی خوب است ، ولی این که با چه معیاری افراد شایسته را انتخاب می کنند و چه کسی قرار است بگوید چه کسی شایسته هست و چه کسی نیست ، بحث پیچیده و مبهمی است .
این منتقد افزود : فقط می توانیم نمونه های موفق کار تلویزیون را بررسی کنیم و بگوییم که این سریالها موفق بوده اند . حالا این که کدام با رانت بوده و کدام شایسته سالار به آسانی نمی توان تشحیص داد .چون ما از ماجراهای پشت پرده خبرنداریم .
در این گرارش از نقطه نظرات برخی هنرمندان و منتقدان بهره جستیم و از صحبت های آنان این استنباط میشود که افتادن در ورطه رانت و رانتخواری منجر به بی کیفیتی آثار و هدر رفتن سرمایه بیتالمال میشود . و خیلی ساده میتوان به این نتیجه رسید که اگر مدیران فرهنگی ما در این حیطه اقدامی انجام ندهند ، قطعا اوضاع از این که هست بدتر خواهد شد. بخصوص در صدا و سیما که یک رسانه ملی است و به تعبیر بنیانگذار انقلاب ، حضرت امام خمینی ( ره) یک دانشگاه است ، نباید رانت موضوعیتی داشته باشد و ریاست جدید این سازمان گر چه عزم خود را جزم کرده تا ساختاری و ریشه ای معضلات این رسانه را حل کند اما ظاهرا در این مدت محدود حضورش به همه چیز توجه داشته به غیر از رانتخواری در این رسانه عریض و طویل که نظر وی را به این موضوع مهم جلب می کنیم و می گوییم ، جناب علی عسگری دراین سالها شاهد بودیم که استعداد افراد زیادی در این سازمان زیر بار رانت و رانتخواری له شده و هرز می رود و در مقابل خیلی ها فرصت عرض اندام پیدا کردند که نتیجه آن بی کیفیتی برنامه ها و فراری دادن مخاطبان تلویزیون بود. اگر امروز مخاطبان جَـم ، جـِـم را می بینند ، نتیجه بی تدبیری برخی مدیران بیانگیزه و ناتوان در مقوله کار رسانه و همچنین افتادن عدهای از آنان در چرخه رانت و رانتخواری بوده است والا چرا باید افراد با استعدادی گوشه نشین و یا خانه نشین شوند و عده ای که نه مخاطب شناس هستند و نه با مقوله برنامه سازی آشنا ، به عنوان مدیرو تصمیم گیر و یا برنامه ساز آن هم برنامه های روتین و زنده مشغول کار باشند . بقول طهماسب صلحجو ما از ماجراهای پشت پرده خبرنداریم ، اما آنچه که روی پرده می بینیم ا