روز چهارم جشنواره فیلم فجر.بهزاد فیروزی

فیلم دوزیست
قصه ی فیلم دوزیست به زندگی تعدادی افراد پایین شهر می پردازد که هر یک آنها دچار مشکل و معضل فردی و اتفاقات مختلف بوده و محور اصلی قصه جوانی ست که علاوه بر کار مدلینگ به دنبال آرزوهایش در یک گاراژ قدیمی و متروک می گردد و ناپدری اش سعید پور صمیمی است و…جواد دختر ی را دوست داشته که در اختیار فردی بنام سیفی است و همسر دوم که مانی حقیقی آنرا ایفا ی نقش می کند، پژمان جمشیدی نیز جوان دیگری است که کارش دزدی بوده و حالا بدنبال نقشه ی دزدی گاو صندوق سیفی هست با کمک و همکاری جواد عزتی و دوست دخترش ( همسر مانی حقیقی ) که بتوانند دختر را از سفته ها و مدارکش رها کنند و هم اینکه صندوق را خالی و….
در همین حین دختری بنام مریم وارد جریان می شود که دختر خاله ی دختر گروگان گرفته ی سیفی ست و حالا ماجرا شروع می شود و دختر وارد فکر و روح جواد شده و شبی که تولد مریم است او خودکشی می کند و راه برای نجات اوست تا اینکه دختر خاله از بردن او به بیمارستان آنها را پشیمان می کند و علتش را تکرار خودکشی عنوان و نهایتا همه متوجه می سوند که دختر صیغه ی پسری بوده و حالا از او باردار است و حالا جریان فیلم تغییر می کند و… در ادامه فیلم با آتش گرفتن مغازه ی گاز فروشی سیفی توسط ناپدری جواد عزتی ( سعید پورصمیمی ) فیلم وارد جریانی متفاوت می شود و…
فیلم از نظر مضمون قصه یک داستان و معضل اجتماعی در اقشار پایین دست جامعه و آسیب پذیر می پردازد که محوریتش دو پسر و دختر جوان با مسایل و مصائب خویش می باشند و مابقی حواشی قصه، اما در نهایت حضور جوان که درگیر دو دختر خاله و یکی باردار و دیگری درگیر مردی دیگر می شود و او را به ناکجا آباد می برند که البته ما این کنش و واکنش را متاسفانه کمتر شاهد هستیم و با ریتم هماهنگ و درست و مناسب این اتفاق رخ نمی دهد و در مجموع پرداختی مهیج و در خور یک فیلم اجتماعی با بیان معضلات روز جامعه را شاهد نیستیم و…
از نظر کارگردانی این تکامل قصه دیده نمی شود و پرداخت و ایفای نقش عوامل و استفاده از سه سوپر استار نتوانسته در هم آمیختگی فیلم را حل کند و استفاده از مکانهای محدود دست کارگردان را بسته که بتواند فیلم از تنفس لازم برخوردار شود و می توانیت گهگاه از از محیطی متفاوت نیز بهره بجوید و طوری شده بود که مخاطب در حین دیدن فیلم گهگاه احساس می کرده فیلم در شب فیلم برداری شده اما زمان وقوع اتفاقات روز بوده نه شب و علتش دکوپاژ و میزانسن و راکورد نوری و طراحی صحنه ی که نامناسب فیلم بوده و از این نظر فیلم از زمان و مکان درستی برخوردار نبوده و فقط بخاطر بهم ریختگی پرسوناژها احساس می سد که محل وقوع فیلم برداری پایین شهر می باشد و…
تدوین فیلم تا حدودی نرمال بوده اما عرض شد که بدلیل انطباق غلط دکوپاژ و راکوردها و استفاده ی نا مناسب از میز مونتاژ فیلم دچار آسیب و از هم گسیختگی محیطی و پرسوناژی برخوردار شد و…
فیلمبرداری فیلم به دلایل ضعفهای تکنیکی و مفهومی بیان شده نتوانست حق مطلب را ادا کند و فقط ما شاهد تعدادی تصاویر عکس گونه بودیم و از محوریت پرسپکتیوهای رایج در فیلمها بر خوردار نبوده و بیننده را به ناکجا آباد می برد و انگاری هر صحنه ی فیلم یک مکان دیگریست و علتش عدم راکورد نوری، زمانی و مکانی و هارمونیک تصاویر از منظر تکنیکال، معنا و مفاهیم فیلم بوده تا بتواند با آرامش و راحتی انتقال تصاویر از پلان به پلان و صحنه به صحنه و سکانس به سکانس را داشته باشد که ما شاهد سکانس های کمتری بودیم و بیشتر صحنه تغییر می کرد نه سکانس و بیشتر احساس یک میزانسن تیاتری بود تا یک میزانسن سینمایی و جابجایی صحنه ها و جابجایی پرسوناژها از پلان و صحنه به پلان و صحنه ی دیگر…
در مجموع می توانست فیلم یک قصه ی خوب را بیان کند تا مخاطب خاص را جذب و گیشه را نیز مهیج سازد اما تعجیل در بیان تعدد اتفاقات کار ساخت و ساز فیلم را دشوار کرد و مخاطب را سرگردان…
از نظر موسیقی، صدا برداری و صدا سازی متاسفانه در اکثر فیلمهای نمایش در آمده موسیقی و عوامل ذکر شده جایگاه لازم را نه در فیلم مذکور برخوردار بوده و نه در فیلمهای دیگر و انگاری غیر از کارگردانی و بازی های متوسط چیزی جز عامل کارگردان در غریب به اتفاق فیلمهای به نمایش درآمده جشنواره شاهد نبودیم و همه چیز فدای کارگردان شده و این خود موجب گشت نه محوریت کارگردان بر جسته شود و دیگر عوامل فیلمها و نه قصه و….
در پایان امیدوارم که دوستان کارگردان جوان و کارگردانان با تجربه ی سینمای ایران تا حد امکان با رشته های میان رشته ای مانند عکاسی که اصل و وابسته سینما و سینما وابسته به آن، نقاشی ، موسیقی، گرافیک، جامعه شناسی، فرهنگ عامه، جامعه شناختی و…شعر، عرفان، فلسفه، زندگی محیطی شهری و روستایی و… بیشتر آشنا و مطالعه داشته باشند تا فیلمها را بتوان از هر منظری مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد و آثاری در خور را شاهد باشیم، امید به آنروز که فیلمها از هر نظری محتوا و تکنیک و معنا باشند.