بحران #کرونا برخی اندیشمندان خوش بین را دلگرم کرده که این شرایط منشا تحولی خواهد بود و بشریت گامی به سمت اقدام یکپارچه جهت حل معضلات حیات جمعی و جبران اشتباهات زیست محیطی و اصلاح مدیریت سیاسی و بهداشتی جهان برخواهد داشت. اما نباید غفلت کرد که در صورت صحت این پیش بینی، عامل مدیریتی و سیاست گذار در این زمینه نیز، همان نهادهای نابلد و سودجو در عرصه سیاست جهانی خواهند بود که قطار سرنوشت بشریت را به تنگنای ناکارآمدی سوق داده اند. حتی اگر خواست همگانی، حول بازنگری در مقرارت غلط و اصلاح قوانین زیست محیطی گرد آید و تامین رفاه و تضمین امنیت بهداشتی را سرلوحه امور قرار دهد، سیاستمداران حافظ منافع سرمایه، پرچمدار کاذب این خواست خواهند شد و شعار را از دهان مردم می گیرند و با حرارت تکرار می کنند تا همچنان سکان رهبری در دست داشته و با جلوه گری، قطار را باز بر همان ریلی برانند که در نهایت مقصدی جز تامین منافع فردی و حزبی و جناحی ایشان و فرزندان فاسد و منسوبان مختلس آنان در هیئت مدیره کمپانیهای صاحب سرمایه نداشته باشد. برای دستیابی به این مقصد، اقلیتی هوراکش و لیدر جیره خوار و الوات عامی و جاهل دارند تا صدای برحق نیمه دیگر مردم را که نیک پندار و نیک کردارند خفه و منکوب کنند. سیاستمداران راستگرا _ و فرصت طلبان پوپولیستی که راهنمای چپ زده اما به راست گردش می کنند _ فقط کابین هدایت لکوموتیو را در اختیار نگرفته اند بلکه چندین واگن مملو از مزدوران و جاهلان را هم یدک می کشند تا در مواقع لزوم نطفه هر نجوای منتقد را در واگن های میانه و پایین دست قطار با چماق سرکوب کنند و شورش ناگزیر آنان را هر چه بیشتر به تاخیر و تعویق بیندازند.
مسافران نگونبخت این قطار به مقصد ناکجا، اگر به خود بیایند و مطالبات فرعی را در اولویت قرار ندهند، قادرند بر محور یک مطالبه اصلی و مشترک یکپارچه شوند و نمایندگانی شریف برگزینند تا شاید با کنشگری جمعی بر اقلیت مزدور و غاصبان لکوموتیو غلبه و مسیر ریل حرکت را دگرگون کنند. مشروط بر آن که سوزنبانانی که نماینده و بازتاب دهنده خواست ایشانند در فرآیندی سالم و شفاف برگزیده شوند، که این کلیدی ترین عنصر چرخ حرکت تاریخ است، زیرا یک چرخدنده معیوب، ساختار منسجم ماشینی عظیم را مختل کرده و با فرصت سوزی، بزنگاه حیاتی ملتی را دچار سکون، وقفه یا برگشت می کند! اما اگر برگزیدگان، پاک دستانی آزموده و از آب گذشته و بی تزلزل باشند، در خفا مصالحه نکنند و پاشنه آشیل منافع فردی آنان در اوان مبارزه نخارد و تا تامین منافع جمعی رای دهندگان کوتاه نیایند و حب جایگاه رهبری و زعامت بر جماعت، امر بر ایشان مشتبه نکند و استخوانبندی شخصیت سرکوب شده شان را نلرزاند و عقده های فروخورده سالیان عزلت استبداد در میانه مسیر امانتداری سر برندارد و شرافت خود و بیعت رای دهندگان را به بیعانه های دنیوی نفروشند، می توان امیدی به جوانه زدن بذر عدل و نیکی داشت. زیرا تنها راهکار رستگاری التجا به اداره شورایی امور در هر زمینه و سپردن اخذ تصمیمات و اجرای مقررات به عهده نمایندگان راستین مردم در هر حوزه اجتماعی است و از هم اکنون باید دغدغه سلامت نظام شورایی و سازوکار انتخابات بی خدشه و شفاف را داشت. زیرا آنچه بارها و بارها نهضت ها و جنبش ها و اتحادیه ها و سندیکاها و احزاب مردمی و حتی انقلابها و کشورهای رهایی یافته را قلع و قمع و متوقف کرده، نه لزوما دشمن غدار و قهار، بلکه ضعف و سستی و فتور در رهبری این جنبشها و حرکتها بوده و ناگفته نیز پیداست که ساده ترین ترفند برای بی خاصیت کردن هر جریانی که مطالبات برحق و مردمی دارد، نفوذ دادن عناصر نامطلوب با وجاهت کاذب و مردم فریب در صفوف و راس آن تشکل و جمعیت است. تاکتیکی که در تاریخ بسیاری کشورها و جنبش های عدالت خواه نمونه مشهود و سابقه مکرر دارد. موریانه ای خودشیفته و متوهم که سپیدار سرفراز را از درون می تراشد و از دولتی همین موجود عبث است که در تندباد حوادث، تنه تنومند و به ظاهر ستبر درخت از کمرگاه می شکند و آشیانه های آسایش و سعادت بسیاری را به نابودی می کشد.
بحران #کرونا را آزمونی باید دانست که صحت و سقم ادعاهای مدیریتی را برملا می کند. فعلا هر تجمع مطالبه گر را ممنوع کرده اما خواست های رفاهی و بدیهی امروز مردم شراره ای زیر خاکستر است که در دوران “پساکرونایی” شعله خواهد کشید و منصب سیاستمداران دغل را که در اوج فاجعه اقدام موجهی نکرده اند خواهد سوزاند و شعار شکست کرونا را به شکست مسند کاذب آنان مبدل خواهد کرد.