بر گور سینمای کودک حلوا خوری ست

تا یک دهه پیش لا اقل میشد گفت که سینمای کودکی هرچند نصف و نیمه و کم رمق باقی مانده و نیم نفسی می کشد.دست کم تا آن موقع هنوز سینماگرانی بودند که دغدغه سینمای کودک رهایشان نمی کرد و گاه و بیگاه با نالیدنشان باعث میشدند مدیران ؛شرایط و حمایت از تولید سینمای کودک و نوجوان را به مقدار ده پانزده فیلم در سال فراهم سازند هرچند که در عرصه اکران مجالی برایشان فراهم نبود.این در حالیست که این گونه سینمایی در دهه شصت از پرمخاطب ترین فیلم های سینمای ایران بود که به ابتذال محتوایی کشیده شد و به بیراهه رفت.سینمای نجیبی که روزگاری جشنواره اش معتبرترین جشنواره فیلم ایرانی در دنیا بود وبا وجود شرایط سیاسی دنیا، آوردگاه جهانی مهم ترین فیلم های این گونه سینمایی بود.{اواسط دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد خورشیدی}.یا حتا در پیدایش موج نوی سینمای ایران در دهه چهل همپای سینمای معترض اجتماعی سینمای کودک از کانون پرورش فکری زمینه ساز بروز استعداد های نابی همچون سهراب شهید ثالث محمدرضا اصلانی عباس کیارستمی و… اغازگر هویت سازی از فزهنگ ایرانی در دنیا شد.با چنین پشتوانه بزرگی امیر نادری جعفر پناهی ابولفضل جلیلی خود و سینمایشان را جهانی ساختند و دنیا با استقبالی وسیع به سوی این گونه سینمایی و جشنواره اش در ایران شتافت.به دیگر سخن؛بخش مهمی از اعتبار جهانی ایجاد شده از سینمای ایران در دنیا مرهون سینماگران کودک و نوجوان بوده و هست.سینماگرانی که به دلایل مختلف به ساختن در گونه های دیگر سینمای ایران هجرت کرده و به نوعی خود را مشغول یا زنده نگه داشته اند.اکنون سی سال است که چشمه جوشان کانون پرورش فکری اسیر تعویض نوبتی و چرخه باطل سلیقه ورزی شده و این چشمه جوشان را خشک ساخته اند.از سویی دیگر سیاسی بازی و دست اندازی جناح های دوگانه سیاست بر دولت های مختلف و اختراع چند ده باره چرخ در سینما توسط مدیران باعث خاموشی مطلق تولید در سینمای کودک و نوجوان شده و این گونه سینمایی پرشکوه را به پرتگاه نابودی کشانیده اند.سوال اساسی این است که پس چرا جشنواره اش تعطیل نمی شود؟15سال پیش در پی این سوال کتابی نگاشته شد در340صفحه به نام اسیب شناسی سینمای کودک و نوجوان و بخش فعال سینماگران این عرصه در آن کتاب پیشنهاد کردند چندسالی جشنواره تعطیل شود و بودجه اش صرف تولید اثار شاخص در این زمینه شود اما با بی توجهی تمام روبرو شد.می دانید چرا؟چون جشنواره شوی بزرگی ست که میتوان با آن ژست گرفت قدرت نمایی کرد ،بیلان پر کرد و بودجه سال اینده را با اتکا به آن چرب تر گرفت و صندلی ها را قرص تر کرد و جایگاهش را رفیع تر.پس مهم نیست که سینمای کودک مرده است مهم آنست که با لشکری عظیم به مصاحبه تصویری و مکتوب با فعالین بی ربط و کم ربط سینما و رسانه که جملگی شان اساسا مطالعه یا نظری قابل تامل در این عرصه ندارند به شیوه غوغاسالار حفظ ظاهر کرد ؛برای عده ای بدون لیاقت بیوگرافی ساخت بدون هیچ دلیلی ؛بودجه قابل توجهی را به باد داد و پشت این غوغای پوچ، ضعف های مدیریتی را پوشاند ضعف هایی که بسیار گل درشت است و چشم پوشی از آن نابخشودنی.برماست که اگر طرفدار حق و حقیقتیم بر این تاریکی ها و غفلت ها نور بتابانیم و تلنگری قابل توجه زنیم بر این همه اهمال.