یاداشت رسیده/بت ساختن در قبال تخریب یک منتقد

مردم شریفی نیا پرور ایران ، همواره در عرصه اند … پژمان جمشیدی آدم موفقی است … ولی ذائقه احمقانه ما با اهرم کردن محبوبیت او دارد عقده گشایی می کند و از خود رونمایی می کند… هرگز شایسته نیست بیشتر پروری یا کمتر انگاری ماها—– آن خبرنگار که آن سؤال ناشیانه را پرسید این لجنزار عمومی را عیان کرد…. لجنزاری که یک فرد موفق محبوب را تا حد خدایگان هنر پیش می راند…. چه خبر شده است آقایان و خانم ها… فراموش کرده اید هنر اصیل چیست … تندروی شما در تعریف و تمجید چه فرقی دارد با تندروی آن خبرنگار… فقط بد نیست بدانید که امیر فرض الهی یعنی همان فردی که این چنین به دلیل نحوه پرسش گری می کوبیدش زمانی در دسته یک  فوتبال تهران بازی کرده و اکنون هم در عرصه هنر آثار قابل بحثی دارد و رسانه وزینی هم به سردبیری اوست که تا آن جا که دیده ام نه تبلیغات می گیرد و نه زرد می نویسد …  فوتبال را پس از یک آسیب دیدگی شدید به خاطر عشقش به خبرنگاری کنار گذاشت….خبرنگاری اش هم به دلیل فضای عقده ناک و قلم شکن به تنگنا رفته… به مستند سازی روی می آورد … اما آخرین اثرمستندش هم اکنون در جشنواره های داخل و خارج از کشور دارد می درخشد… تیر همه مان به سنگ خورده است
ما شخصیت محترم و چهره محبوب مردمی جناب آقای جشمیدی را قبول داریم اما اگر از حق دور نشویم و احساسی و گله وار برای کوبیدن یک خبرنگار، فیلم ساز، صاحب رسانه حرکت نکنیم این سینما با ساخت فیلم های بدون محتوی و بازیگران ناقابل که خروجی آن فقط مخاطبان سطح پایین جامعه را راضی نگاه می دارد نه قشر روشنفکر به کجا می رود… بازیگران خوب ما الان کجایند که آنها را چنین تقدیر و تقدیس کنیم، آنها در کنج عزلت درگیر معیشتشان شده اند… ما مردمی هستیم که در یک حرکت چرخشی ناگهانی بدون غور کردن و عمیق شدن در چرایی یک سوال که به ظاهر جلد نامناسبی دارد، برای کوبیدن یک منتقد از یک شخص دیگر بت می سازیم… بعضی مواقع معنی حقیقی از آنچه بیان می شود دور است و ما بسیار سطحی نگر هستیم.      

# در پاسخ به حمله به منتقد پژمان جمشیدی از طرف یک بی طرف

 اصغر جوادی