در تلویزیون چه خبر است

تعارف که نداریم.رابطه صدا و سیما هرسال که می گذرد بیشتر با مردم و اجتماع ایرانی منقطع می شود.اول از بخش خبر شروع شد.عدم پرداختن به تمام دغدغه ها و مشکلات واقعی مردم،پرداخت گزینشی به معضلات در جهت سیاسی خاص.ساخت برنامه های کاملا سیاست زده سفارشی در حد بسیار زیاد و تاثیرگذاری بسیار ناچیز، چیزی است که در بخش خبر این رسانه اتفاق افتاده است اما همچنان با بودجه فراوان اخبار سفارشی پخش می شود و …
وقتی مدیر یک شبکه مدیر تلویزیون عوض می کند
در سال 1399 اتفاق افتاد.فردی که شایستگی اش برای مدیر گروه بودن نیز زیر علامت سوال است و سابقه مفیدی حتا در این زمینه ندارد با سفارش خیلی خاص چند سال پیش مدیر پرمخاطب ترین شبکه تلویزیون در بیست سال اخیر شد و از آنجا که مجری پربیننده ترین برنامه تلویزیون که زنده پخش می شد و مخاطب چند ده میلیونی داشت؛در مدار ذهنش نبود،اخراج کردو زمانیکه آن مجری در شبکه ای دیگر برنامه دیگرش را به عنوان تهیه کننده با قدرت و جاذبه قابل توجه روی انتن برد ، به بهانه بازنشستگی مدیر آن شبکه با معاون سیما که در واقع رییس تلویزیون محسوب می شود و مدیران شبکه را تعیین و شرح وظایف انها را مشخص می کند،جر و بحث کرد و خواست که فرد مورد نظرش را بر آن شبکه بنشاند و معاون سیما که مردی بی تجربه نبود وقتی دید در این جرو بحث، رییس صدا سیما طرف آن جوان را می گیرد استعفا داد واین مدیر ،فرد مورد نظرش را بر آن شبکه تخصصی نشاند و رییس صدا سیما معاون هنری ارشاد زمان احمدی نژاد را بر مسند معاونت سیما نشاند و آزموده را دوباره آزمود و مدیری که قبلا در یکی از شبکه ها تجربه موفقی در مدیریت نداشت را بر سمتی بالاتر بر مسند نشاند.اری این چنین است برادر.شایستگی در صدا و سیما اصلا شاخص نیست.به هیچ وجه.

مرده باد مردم؛زنده باد خودم
با شرکت خودم در نقش مجری، پسرم در نقش سردبیر و تدوینگر،خودم در نقش تهیه کننده…برنامه ای سرتاسر حاشیه که مدیران فقط بدان اخطار می دهند و هرگز برای آن کارت قرمز نمی کشند با انکه برنامه مذکور بارها و بارها به طیف ها و قومیت های مختلف توهین آشکار نموده است اما هیچ وقت برنامه اش متوقف نمی شود؛یک بار به لباس قوم ایرانی کُرد هتاکی کرد که حاشیه های بسیاری به بار آورد و انعکاس های جهانی داشت.بار دیگر به مهمان برنامه اش گفت : کرونا ست ایدز که نیست و بازخوردهای منفی بسیاری در پی اورد و بار دیگر اخیرا در برنامه اش مهمان کارشناس برنامه گفت:حالا مردم گوشت و مرغ نخورند مگر چه می شود؟ و همه این حاشیه ها در حالی ست که برنامه اش تولیدی ست و می شود قبل از پخش این حاشیه ها را دراورد اما گویا کارشناسان تامین برنامه و پخش شبکه های فقط تمام حواسشان به امور سیاسی متوجه و تنظیم شده ؛در حالیکه به راحتی میتوان دانست که ذهنی متورم و منفعت پرست چگونه با کلمات عادی می تواند بسیار پرحاشیه باشد و از آنجا که شاخص ،شایستگی نیست و تبعیت محض اصل کار است یک نفر می تواند در برنامه خانوادگیش این همه به مردم توهین کند و همچنان بر اسب مراد بتازد…و هیچ مدیری او و برنامه اش را مورد توقف یا تذکر نبیند.
داماد هتاک؛مجری سوگلی شبکه استانی
وقتی در اسفند سال گذشته داماد ناشایست و هتاک یکی از کارگردانان سرشناس کشور به سردبیر یک مجله سینمایی و یک خبرگزاری سینمایی توهین بی سابقه ای کرد،بخش قابل توجهی از جامعه رسانه های فرهنگی توقع داشتند که مدیر آن شبکه که اخلاق مدار جلوه می کند با این مجری برخورد لازم را داشته باشد یا دست کم از او بخواهد از آن روزنامه نگار پرتجربه معذرت خواهی کند؛اینکار را که نکرد هیچ…این مجری سنگین وزن را که صدا ،چهره و هوش مناسبی برای مجری گری ندارد به عنوان مجری برنامه شب عید نوروزی انتخاب کرد و برای هتاکی مزبور ،به داماد هتاک جایزه داد و وقتی مردم دیدند در آن برنامه شب عیدی این مجری چقدر نابلد بود و مهمانان برنامه آن برنامه را اجرا  و مدیریت کردند لیاقت این جایزه بگیر بر همگان بیشتر اشکار شد بخصوص وقتی دیدند که مجری هتاک حتی برای به دوربین نگاه کردن در جابجایی روی مبل مشکل دارد….     وقتی شاخص،شایستگی نیست این چنین می شود برادر.
طرفدار باشگاه دوچرخه سواران؛جایگزین پربیننده ترین برنامه تلویزیون
…و مدیر شبکه ای که حمایت های خاص در پی دارد که بقول خودش مجری پربیننده ترین برنامه تلویزیون از مدار ایشان خارج شده بود و این حرف را در حالی ضبط و منتشر ساخت که می توانست انرا از شبکه تحت مدیریت اش پخش کند اما برای انکه بیشتر دیده و شنیده شود در رسانه های اجتماعی فرستاد و این حجتی ست بر آنکه شبکه تحت مدیریت اش مخاطبش از دست رفته است و گزارشگر سابق آن برنامه پربیننده را جایگزین مجری از مدار خارج شده ساخت و این گزارشگر سابق که سابقا در روزنامه یکی از باشگاه های فوتبال کار می کرده تعلقات رنگی اش را از دکور و رنگ مسلط در برنامه اش تا حمایت های بسیار خاص از آن باشگاه و ایجاد حاشیه های بسیار برای پرطرفدار ترین تیم فوتبال ایران و آسیا برنامه جدید را روی انتن می برد و ریزش مخاطب در این شب و تماشای این برنامه از چند ده ملیون به چندصدهزار نفر رسیده است.پیامک های برنامه اش گواه این صدق است. و این مدیر پارتی دار اصلا برایش مهم نیست که برنامه جامع فوتبالی شبکه اش تبدیل به برنامه هواداری باشگاه دوچرخه سواران شده است…
سه ریال هایی که دیده و باور نمی شوند
بیشتر به دوریالی می مانند.سه ریال هایی سفارشی و غیر استاندارد از منظر نگارش وکارگردانی.مجموعه هایی بسیار تاریخ مصرف دار و حیف پول که فقط به سلیقه برخی خوش می اید و برای اکثریت مردم قابل باور و تماشا نیست و متاسفانه همچنان بودجه بسیار بر باد می رود برای کوبش جریانهای سیاسی اجتماعی خاص در قالب سریال. در سال های اخیر ازینگونه مجموعه ها در تلویزیون بسیار ساخته شده و توسط مردم مورد اعتنا قرار نگرفته است.سه ریال های سفارشی و بی بیننده.صد البته بسته به تجربه و درایت تهیه کننده یا نویسنده در این میان مجموعه هایی نظیر ستایش و نون خ بوده است که مردم به تماشای آن نشسته و شخصیت های انرا باور کرده و برایشان جذابیتی داشته است اما اینگونه اثار در مقابل اثار سفارشی بسیار اندک هستند…

فراری دادن سرمایه های هوشمند

مزدک میرزایی یک نمونه اش است.مجری و گزارشگر خوب ورزشی که هرگز سیاسی نبوده ونیست اما وقتی دید به او کم محلی می شود عطایش را به لقایش بخشید و…فرزاد حسنی مجری هوشمند دیگر که در اجرا تسلط قابل توجهی دارد و اتفاقا مجری با مطالعه ای ست.اکنون سالهاست به خاطر انتقاد به فرمانده ای سالهاست که به او کم توجهی می شود و عنقریب است که راه دیگری در پیش بگیرد.اینها مشت نمونه خروار است..نمونه از سرمایه سوزی در دوران فعلی تلویزیون.