هنربند یا هنرمند؛مسیله این است

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو : غایله ای بر پا شده است.بحث های بی پایان.در روزگاری که بزرگان سینما یا از دنیا رفته اند یا به گوشه ای خزیده یا در حال فیلمفارسی ساختن فیلمنامه نویسی که جایزه بگیری پیشه کرده و فقط با این نیت وارد حیطه کارگردانی شده است و تمام قله های دنیا را فتح کرده اخیرا در پی اظهار نظری که بعدا تکذیبش کرد یک چالش بزرگ را ایجاد کرده ؛اینکه هنرمند که اعتبارش را از مردم و جامعه می گیرد آیا وظیفه دارد در قبال جامعه و اوضاعش احساس تعهد کند یا تنها باید سرش در لاک خود باشد و بی اعتنا به جامعه راه خود را برود؟ در این باب نظر های بسیاری وجود دارد اما انچه که مستندل تر است این است که هنرمند که در ابتدای راهش عین مردم معمولی ست اگر امتیازی می یابد و در جامعه شناخته می شود دلیلش الهاماتی ست که از جامعه می گیرد و اساسا محصول جامعه خویش است و اگر بعداز شناخته شدن و جهانی شدن در قبال جامعه وظیفه ای احساس نکند بدهکار جامعه اش می شود.حال اینکه اگر به روشی منفعت طلبانه یکی به نعل بزند یکی به میخ،هرچقدر هم که جایزه بگیرد بدون شک اعتبار واقعی اش که نشات از مردم کشورش است از دست می رود و عناوینی می یابد که اطلاقش در این مقال نمی گنجد هزاران ورزشکار در این کهن بوم ورزیده اند اما یکی شان با تمام وجود در دل مردم است  و او همه چیزش را به مردم داد؛ اقا تختی.وادی هنر هم ازین منظر با ورزش یکسان است.اساسا هرکس که در جامعه شناخته می شود بعداز شناخته شدن نمی تواند و نباید به جامعه ای که بدو توجه کرده و ارزش قایل شده بی اعتنا و بی توجه باشد.اگر چنین کند و چنین شود هنرش تاریخ مصرف دار می شود و علیرغم درخشش در دنیا در حافظه تاریخی یک ملت در طول تاریخ نمی گنجد و از او به نیکی یاد نخواهد شد نمونه جاویدش ابوالقاسم فردوسی ست و نمونه برعکسش چه بسیار کسان…در درازنای تاریخ

امیر فرض اللهی