پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: در سینمایی که بسیاری نان یامفت،از سر ناشایستگی،ثروت باداورده و پارتی یا رنگ و لعاب ظاهری شان را می خورند،او نان لیاقتش را می خورد.هم او که جگر آور بود ویک گروه، شاگرد پرورش داد با انکه سن چندانی نداشت.او که می گفت از ارتفاع و تاریکی می ترسد اما با آنها ارتباط برقرار ساخته بود.شاگرد پیمان ابدی شد قبل از انکه از ایران بیرون بزند.چه زود توانست اموخته های پیمان ابدی را از آن خود کند و جای پیمان را بعداز مرگ دلخراشش پرکند و سینمای ایران بدون بدلکار درجه یک نماند.عاشق زندگی بود و سرشار از طراوت زندگی اما دایم به استقبال مرگ می رفت؛شغلش ایجاب می کرد.با مرگ هم اغوش بود اما بدان تن نمی داد.همیشه در مسیر بالاتر از خطر گام می زد گاهی هم آسیب هایی می دید؛لزوم خطر کردن بود.اری اینچنین است برادر.گاهی هم پیش می اید در میان انبوه ناشایستگی،چند نفری پیدا می شوند که با استعداد و پرورش صحیح آن، خود را در جایگاهی قرار می دهند که دیگران به هنر و تخصص آنها احترام بگذارند و بر آن رشک برند جایگاهی که که تنها ،جای شایستگان است.شایستگانی که به هنر، رنگ خلاقیت منحصر به فرد می زنند رنگی که امضای آنها بر آنست و بی رقیب می مانند در آن عرصه.بخصوص که عرصه فعالیت ات بازی با جان باشد و تو در این عرصه بیش از یک دهه بدرخشی بی رقیب باشی و صندلی ویژه ای برای خود ایجاد کنی آنوقت است که بی بدیل می شوی حتی اگر به شغلت بگویند بدلکار اما چه بدلکاری؟بدلکاری که بدیل هنرت را حتا بازیگر مورد نشان نمی تواند انجام دهدو اینگونه می شود که بدلکار بی بدیل می شوی.روحت قرین ارامش است و جایت در سینمای ایران به سختی دست یافتنی؛ارشا اقدسی امیر فرض اللهی