پایگاه خبری تحلیلی خبری نگاتیو: مدیران می آیند و می روند و از آنها تنها خروجی شان باقی می ماند؛ اینکه حاصل عملکرد شان در مجموع چه بوده به صورت کلی در چند کلام خلاصه می شود.عملکرد مدیران تنها بستگی به پندار و ایده آل های خودشان ندارد بلکه انتخاب مدیران زیر مجموعه شان و میزان شایستگی آنها برای انجام صحیح امور در خروجی نهایی عملکرد بالادستی نقشی برجسته دارد.جور در نمی آید یک مدیر ارشد سپهر وسیعی در افق مدیریت اش داشته باشد و مدیرانی انتخاب کند که به قدر پندار او نیستند و در راستای خواسته آن مدیر نباشند.اینجاست که انتخاب درست مدیران یک مجموعه اهمیت به سزایی دارد. حتا در پدیدار های هنری هنرمندی اگر تاریخ پهنه کاری خویش را نداند ناخواسته شاید به تکرار یا شبیه سازی آثار قبلی بپردازد.حافظه تاریخی مدیریت سینما در ایران فراز و فرود بسیار دیده است.آفت بزرگ مدیریت سینما در ایران سیاست زدگی ست.پندار سیاست زده آسیب های فراوانی به چرخه سینما در ایران وارد ساخته است.گاهی قطار سینما را از حرکت بازمانده گاهی باعث عقبگرد آن شده است.یک تفکر سیاست زده هرگز باعث رشد یا توسعه سینما در ایران نشده و همیشه چرخ سینما را از ریل حرکتی اش خارج ساخته.مدیرانی با این تفکر، تنها منفعت رسان یاران جناح خود بوده و هرگز اثر ماندگاری تولید نکرده انداین نوع مدیران شبیه پدرانی هستند که تنها به یکی از فرزندان خود توجه دارند.حافظه تاریخی سینما در ایران شاهد و ناظر است و به ما می گوید مدیرانی در عرصه سینما یادگار های قابل توجهی از خود به جای گذاشته اند که نگاه تک بعدی و بسته به سینما نداشته اند.تعداد این مدیران بسیار کمتر از مدیران آسیب رسان به سینما بوده است.محمد خزایی که از خبرنگاری شروع کرده و در مطبوعات به کار خود ادامه داده است سپس جشنواره های متعددی برگزار کرده و در سینما تهیه کنندگی کرده است سینما را می شناسد و اگر می خواهد بعداز مدیریت اش ازو بی نیکی یاد شود باید مانند یک پدر واقعی مدیران زیر مجموعه اش را به گونه ای انتخاب کند که تفکر بسته و جناحی نداشته باشند و در خروجی نهایی عملکردش همه ژانرهای سینما را در ایران فعال کند؛ امکان احیای گونه های فراموش شده در سینما را ایجاد کند و بخصوص در زمینه سینمای اجتماعی و مستقل که حیات اش به شدت در خطر انقراض و زیر زمینی شده افتاده است با رواداری عمل کند و اجازه دهد فیلمسازان فعال و هوشمند این نوع سینما که هویت قابل تاملی در دنیا بواسطه اثارشان برای سینمای ایران ایجاد کرده اند آزادی عمل و امکان تولید نمایش داشته باشند.در واقع معیار اصلی قضاوت درباره مدیریت دوره او در سینما بسته به این مهم دارد که چقدر با سینماگران دغدغه مند اجتماعی و مستقل سینما روادار باشد و قطار سینمای ایران را به ریل اصلی خود بازگرداند.صد البته سینمای دغدغه مند و مستقل با کارگردانانی که صرفا برای جلب توجه فیلم می سازند و اصطلاحا جایزه بگیر هستند فرق بسیار دارد.سینماگر دغدغه مند از مستند ساز گرفته تا داستانی سازش بر اساس مطالعه و نفس کشیدن در میان مردم و مطرح ساختن مهم ترین مخاطرات مردم شناخته شده و هویت می یابد.در این میان ؛انتخاب مدیران میانی و افرادی با سپهر بلند فکری میتواند باعث خوشنامی خزایی در سینما شود.تجربه نشان داده است که پخش عادلانه بسته های معیشتی در میان اهالی سینما گرچه موجب رضایت مقطعی سینما می شود اما شاخصی که باعث آوازه بلند یک رییس سینما در حافظه تاریخ می شود انتخاب مدیران فهمیده و شایسته برای احیای سینما در گونه های مختلف اش است.موضوعی که خزایی این روزها بدان مشغول است و همه منتظریم ببینیم مدیران او که هستند چه می کنند و چقدر به سینما ؛ نگاهی فراخ دارند.بدون شک مطالعه و مرور تجربیات مدیران قبلی سینما در کمند فراز و فرود اش ، می تواند، چراغ روشنگری برای راه مدیریت صحیح سینما در هردورانی قرار گیردو محمد خزایی نیز ازین مهم مستثنا نیست و همت مرور تجربیات غلط و درست مدیران گذشته سینما، کمک شایانی به او در خروجی نهایی سینما در دوران او می تواند داشته باشد.یادمان باشد ملتی که تاریخ خود را نداند و نخواند به سختی مجازات می شود و مجازاتش چرخه باطل تکرار تاریخ است و جلوی توسعه مندی یک ملت گرفته می شود امیر فرض اللهی