پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: آخرین فیلم اصغر فرهادی در حالی بر پرده سینماها به نمایش درآمده که موفقیتهای چشمگیر فیلم در جشنوارههای خارجی سطح توقع تماشاگر ایرانی را از این کارگردان بسیار بالا برده است. قهرمان در مدت زمانی که در ایران و در شهر شیراز فیلمبرداری میشد پر حاشیه و جنجال برانگیز نبود و در سکوت کامل خبری تولید شد، اما حواشی پررنگی پس از حضور در جشنوارههای جهانی مابین رقبای خارجی ایجاد کرد. تازهترین اخبار در اینباره به نقل از عوامل فیلم، مبتنی بر این است که علاوه بر پیشتازی قهرمان در نامزدی جوایز آسیا پاسفیک و دریافت جایزه بزرگ داوران جشنواره کن این فیلم یکی از بختهای اصلی کسب جایزه اسکار به عنوان بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان است. چنانچه فرهادی موفق به دریافت سومین جایزه آکادمی اسکار شود، در لیست مشاهیر سینمای جهان همرده با فیلمسازانی مانند فدریکو فلینی میایستد؛ فلینی توانسته بود ۴ بار جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را از آن خود کند.
اما آیا همسو با درخشش فیلم آنسوی مرزها ، قهرمان میتواند در ایران هم همان قدر تاثیرگذار باشد؟ با توجه به این که پس از آغاز به کار دوباره مراکز فرهنگی و هنری و آرامتر شدن نسبی فضای کشور در مواجهه با بیماری کرونا این فیلم برگ برنده احیای سینماهاست، نگاهی داریم به آنچه بر این اثر و خالق آن داخل مرزهای کشور گذشته است.
اصغر فرهادی طی بیش از یک دهه گذشته به عنوان یک فیلمساز مستقل و به دور از حمایت سرمایهگذاران دولتی توانسته آثار ارزشمندی در سینمای ملی تهیه و تولید کند؛ برجستهترین آنها عبارتند از (درباره الی/۱۳۸۷), (جدایی نادر از سیمین/۱۳۸۹), ( فروشنده/۱۳۹۴) و (همه می دانند/۱۳۹۷) که همگی با استقبال منتقدان و تماشاگران مواجه شدهاند. آثار او توانستهاند خرس نقره ای بهترین کارگردانی جشنواره برلین (برای درباره الی)، خرس طلای بهترین فیلم جشنواره برلین، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی و بهترین فیلم خارجی گلدنگلوب (برای جدایی نادر از سیمین)، جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن (برای فروشنده) و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان (برای فروشنده و جدایی نادر از سیمین) را کسب کنند. علاوه بر این فرهادی فیلم (همه میدانند) را در ژانر تریلر روانشناختی در کشور اسپانیا و با بازیگران مطرحی چون خاویر باردم و پنه لوپه کروز ساخته است.
او اولین فیلمساز ایرانی بعد از انقلاب است که موفق شده با همکاری تهیهکنندگان خارجی، بازیگران مطرح سینمای هالیوود را به آثارش جذب کند و همزمان در کشورش به فیلمسازی ادامه دهد. (همه میدانند) اگرچه شانس اکران داخل کشور را نداشت اما به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره کن به نمایش درآمد.
علاوه بر موارد ذکر شده، تماشاگر ایرانی، آثار فرهادی را به دلیل خوشساخت و حرفهای بودن اثر دوست دارد. به نظر میرسد تا نیمههای فیلمهایی مانند (درباره الی) یا (فروشنده) بیننده شاهد یک داستان پرکشش، سرراست و واقعی است که با به وجود آمدن اولین گره ماجرا از اواسط فیلم، به هیچ وجه نمیتواند حدس بزند چه داستان غیرمنتظرهای پیش رو دارد. استادی فرهادی در نوشتن فیلمنامههای سهل و ممتنع مهمترین زیربنای اهمیت اوست که به واسطه تکنیکهای کارگردانی و هدایت تیم سازندهاش تکمیل میشود. فرهادی در هر اثر تلاش میکند نگاه رایج و قضاوتگر همیشگی به مهمترین مفاهیم تعریف شده در جامعه را پس زده و چشماندازی متفاوت نشانمان بدهد؛ چشماندازی که میتواند هر پیش فرضی را تغییر دهد. به عبارتی وادارمان میکند مانند آن شعر سهراب سپهری فکر کنیم که «چشم ها را باید شست/ جور دیگر باید دید». ماحصل چنین افکاری در قصهپردازی و کارگردانی سبب شده، بازیگران فیلمهایش بعد از اولین همکاری با او، در مجامع بینالمللی خوش بدرخشند. اتفاقی که برای پیمان معادی و شهاب حسینی با (درباره الی) و (جدایی نادر از سیمین) رخ داد، نمونه بارز این همکاری است. شهاب حسینی در سال ۲۰۱۱ برای بازی در فیلم (جدایی نادر از سیمین) توانست خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد فستیوال برلین و در سال ۲۰۱۶ برای ایفای نقش در (فروشنده) جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به دست آورد. اتفاقی که پیش از آن با وجود درخشش وی در لیست بلند بالایی از فیلم و سریالهای پر هزینه داخلی رخ نداده بود.
قهرمان فرهادی چه کسی است ؟
این که فیلمی محبوب در سطح جهانی را دوست نداشته باشیم اتفاق عجیبی نیست، زیرا مبنای سینما اینترتینمنت یا سرگرمسازی است و بر همین مبنا، ممکن است که هزاران نفر یک فیلم را دوست داشته باشند ولی صد نفر با این نظر مخالف باشند. بخش عمدهای از تماشاگرانی که با اشتیاق فراوان به تماشای قهرمان نشستند و با سرخوردگی سینما را ترک کردند، دلایلی از این قبیل داشتند: فیلمساز در مقایسه با آثار قبلی خود عقبگرد داشته است؛ ضعف قصهپردازی و ضعف در روابط علت و معلولی؛ سرعت و ریتم ضعیف و کسالتآور و این کندی -که به عمد اتفاق افتاده- تا پایان فیلم ادامه دارد؛ پراکندهگویی در روایت، هر چه به جمعبندی داستان نزدیک میشویم، بیشتر دیده میشود.
تماشاگر در نهایت از این بابت رنجیده خاطر است که تصویری گزنده و ناامیدکننده از جامعهای میبیند که حفظ آبرو و اخلاق در آنجا مشروط به قضاوت همگان است و قهرمان سادهدل هر قدر تلاش میکند انسانیتر رفتار کند، بیشتر محکوم و گرفتار میشود؛ در نهایت اعتباری که با اثرگذاری رسانهها یک شبه به دست آورده با اثر گذاری منفی رسانههای مخالف شب بعد بر باد میرود، تا جاییکه او به تمام نسخههای رایج و توصیههای دیگران پشت میکند و به راهی میرود که در نظرش معقولترین انتخاب است. این راه ممکن است زندانی باشد که او را از همزیستی مسالمتآمیز با همنوعانش محروم میکند، اما از بازی خوردن در لوپ تکراری قضاوتهای جمعی دور نگه میدارد. به این ترتیب دور از ذهن نیست که قهرمان واقعی قصه فرهادی در آخرین اثرش را خود او بدانیم؛ کارگردانی که وقایعنگاری ماجرا را بر عهده دارد؛ در پس زمینه خلق اثر، مورد هجوم رسانههای خودی و بیگانه قرار گرفته؛ به سختی قضاوت شده و در انتها گریزان از هر دو سوی این هجوم، ترجیح میدهد در تنهایی امن خود آرام بگیرد.
چرا باید قهرمان را ببینیم ؟
قهرمان مهمترین فیلم سال جاری است که پس از وقفهای دو ساله در بازگشایی سینماها بعد از شیوع کرونا و با در اختیار داشتن بیش از سی سینما فقط در تهران این شانس را دارد که محبوبترین فیلم امسال هم باشد، همچنین در این فصل از اکران به جز (درخت گردو) ساخته مهدویان که به واسطه بازی درخشان پیمان معادی و روایتی واقعی از جنگ ایران و عراق، فیلمی مطرح است، حتی در ژانر محبوب کمدی فیلم شاخصی وجود ندارد.
قهرمان یک امیر جدیدی متفاوت دارد که تا کنون در چنین نقشی دیده نشده است. او با ایفای نقش رحیم سلطانی توانست از قالب کلیشهایِ مردانی با چهرهای سرد و خشن خارج شود. تا پیش از این عادت داشتیم جدیدی را در درامهای اکشن و پر افت و خیزی مانند (تنگه ابوقریب)ساخته بهرام توکلی و (روز صفر) ساخته سعید ملکان ببینیم .
جدیدی یک بار برای (عرق سرد) به کارگردانی سهیل بیرقی و بار دیگر برای بازی در (تنگه ابوقریب) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر شده است.
علاوه بر امیر جدیدی، نقشهای مکمل فیلم، همگی در راستای ماجراها و به موازات قصه به خوبی به پیش میروند. محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی و سحر گلدوست که اولین نقش بلند سینماییاش را ایفا کرده، بازیهای یکدست و قابل قبولی دارند.
زنان فیلم قهرمان مانند آثار پیشین فرهادی در مناسبات اجتماعی در متن ماجرا تاثیرگذار و سرنوشتسازند. به نظر میرسد مابین نقشهای فرعی، سارینا فرهادی نتوانسته به زیر و بم نقش کوتاهی که ایفا میکند نزدیک شود و حضورش مقابل تنابنده و جدیدی چنگی به دل نمیزند.
بنا بر مجموعه این دلایل، (قهرمان) فیلم مهمی است که به کنجکاوی حال حاضر سینما دوستان بدل شده است، فیلمی که بنا بر نظر اکثریت منتقدان داخل و خارج از کشور نامزد قطعی جوایز اسکار امسال است. لادن خاقانی