روزگار محمد بهرامی؛ تاتر شهر

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: یک پاتوق بزرگ فرهنگی بود.میزش را جوری گذاشته بود که در اتاقش ، جا برای همه بود.پیشش میرفتی دلت نمیخواست بیرون بیایی.دلت باز می شد.در همه جای اتاقش جا برای سوزن انداختن نبود.کارگردانان منتقدان روزنامه نگاران نویسندگان همیشه می دانستند که در تاتر شهر جایی برای گپ، نظر ،تبادل افکار وجود دارد و آنجا اتاق روابط عمومی ست که بیست و اندی سال محل کار عصرانه تا پاسی از شب محمد بهرامی بود.اصلا خیلی مواقع اسب مان را زین میکردیم که به دیدن فلان نمایش برویم اما به اتاق بهرامی که می رسیدیم میخکوب می شدیم.گپ با بهرامی، دیدار غیرقابل انتظاری،چالش فکری قابل ملاحظه ای باعث میشد دیدن نمایش به شبی دیگر منتقل شود بسکه اتاق بهرامی سحر امیز و زیست بوم فرهنگی مناسب بود.حتا عالیجنابی همچون بهرام بیضایی هم، وقتی درتاتر شهر تمرین یا اجرا داشت بیشتر اوقات به بهرامی سر میزد.ضربه گیر رسانه ای بیشتر مدیران تاتر بود.بسیاری از مواقع اهالی رسانه به خاطر بهرامی در مواجهه با مدیران تاتر کوتاه می امدند.خاطرش برای همه عزیز بود. همه اینها از شخصیت او بر میخواست که پر از احترام و اعتماد به اهالی رسانه بود.خودش اصلا روزنامه نگار بود.از روزنامه اطلاعات بازنشسته شد.کار مطبوعاتی را بلد بود و می دانست قدر و اندازه هرکس چقدر است.مدیران تاتر بسیاری را می شناختیم که در معضلات، وقتی گیر می کردند با مشاوره ممد بهرامی راهکارهایی بر رویشان باز میشد.اوکه از تاتر شهر رفت تاتر شهر از رونق و شور افتاد.تازه به دوران رسیده هایی که اورا از انجا فراری دادند خود نیز ماندنی نشدند.جانشینان زیادی بعداز بهرامی بر آن صندلی تکیه زدنداما بیشترشان غوره های مویز نشده ای هستند که فرق خیلی چیزها را از هم نمی دانند و فقط با روحیه تمامیت طلبانه و فرصت طلبی کسب و حفظ صندلی کرده اند؛نه از روی شایستگی؛که در محل کارصبح شان هم گزینش شده اند نه انتخاب.
غوره های مویز نشده ای که نمی دانند بر کرسی و موقعیت چه انسان عزیزی تکیه زده و چه آسان در حال تخریب خود؛آن زیست بوم فرهنگی و اهالی مطبوعاتند.تا ابد هم اگر بر این کرسی باشند همچنان غوره اند از نوع مویز نشده اش.قامت فکرشان رشد نکرده و تنها چثه شان بزرگ شده.اینها حرمت نمی شناسند و وقیح بودن برای شان شاخص است.صد البته که خروجی رفتارشان، هویت شان را برهمه روشن ساخته..اینان حتا از مرور خاطرات خوش اهالی مطبوعات از دوران بهرامی وحشت دارند چرا که فرسنگ ها از او و میراث اش فاصله دارند و یاداوری آن میراث صحیح، اینان  را به رعشه می اندازد. به مدیر جدید تاتر کشور توصیه می شود اینان را ازینگونه مصدر ها بردارند چرا که مایه عزت شان نخواهند بود بل آنکه بر طبل رسوایی می زنند و مایه زحمت اند تا رحمت.این خط- این هم نشان+                               میرزا قشونعلی

#تاتر شهر

#محمد بهرامی

#پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو

#غوره های مویز نشده