دیگر سینمای ایران از اندیشه تهی شده است.دست کم آنچه تولید و شانس اکران دارد به ما چنین می گوید.علف های هرزی که یا سفارشی ست یا درجهت ارضای نیازهای سطحی و آنی مخاطب.آن سینمایی که در موضوع و ساختار روایی شخصیت و…ما را تکان می داد به فراموشی سپرده شده امکان تولید نمی یابد.موجودات جان سختی که ازین مراحل عبور کنند و اندیشه ای در کارشان دیده شود صد البته تصور اکران را باید از سر دور سازند.نهایتش می توانند مثل یک روستایی کارشان را در فضای مجازی منتشر کنند تا مردم ایران رایگان و بر روی گوشی ببینند.از بسکه فضای فرهنگ بسته است امکان نفس کشیدن نیست.علف از سرو روی این سینما می بارد.تصور فکر کردن به اندیشه ورزی در سینما هم امری سخت شده.اینک اخرالزمان شده گویا.سینمایی که روزگاری تمام اعتبارش به اندیشه ورزی و آینه جامعه بودن بود اینکار برایش اکنون گناه بسیار کبیره محسوب می شود و انجام چنین امری اگر محال نباشد بسیار سخت و جانفرسا شده است.آری اینچنین است برادر.سینما خفه خان گرفت و علف های هرز بر آن حاکم شد.نقطه سرخط
#آرسین رازی