پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو : مهدی ملک
برنامه های سرگرم کننده سیما در دوران «تحول» وضعیت عجیب و غریبی دارد. پس از حذف برنامههای دارای مخاطب نسبی که برای مخاطب این روزگار تدارک دیده شده بود؛ برنامههایی مثل «دستپخت»، «مسابقه ایران»، «دورهمی»، «کتاب باز»، «سیم آخر»، «عصر جدید»، با برنامه هایی مواجهیم که مخاطب نمیتواند ارتباط مناسبی با آن برقرار کند. در زیر نگاهی مختصر به بعضی از این برنامهها داریم:
خودمونی: مسابقه ای با میزانسن دهه شصتی که هر سه مردم آزاری، حیوان آزاری و اسراف آب را یکجا در خود دارد. برنامهای عجیب و غریب که شاید تنها نقطه مثبتش اجرای متوسط و تا حدی قابل قبول مهران رجبیست. تهیه کننده برنامه گویا در دهه شصت و بازیها و شوخیهای آن دهه مانده و از آن دهه جلوتر نیامده است. نتیجه نوستالژی تهیه کننده با دهه شصت، دههای که بسیاری ایرانیان از آن دل پرخونی دارند، برنامهای شده که روی اعصاب طیف عظیمی از بینندگانش که از سر ناچاری به تماشای آن مینشینند، راه میرود.
اعجوبهها: طبق شنیدههای موثق، اعجوبهها در سری اول کپی یک برنامه اروپایی بوده که با آیتم تشخیص مادر از روی دست زدن به چهره مادر، باعث افزایش زاد و ولد در یک کشور اروپایی شده بود. در فصل دوم اما به برنامهای برای ترویج «احترام به قانون» تبدیل شد! تا پیام زیر پوستی آن! به بیننده منتقل شود و همچنین با دیدن شیرین کاری بچهها به افزایش جمعیت در ایران کمک کند. اما آیا در ایرانی که تورمش چند برابر کشورهای اروپاییست؛ بیکاری امان مردم را بریده و وضعیتی کاملا متفاوت با دیگر کشورها دارد؛ میتوان با کپیبرداری از برنامههای اروپایی به اهداف خود دست یافت؟ بعید به نظر میرسد… «اعجوبهها» یک مشکل اساسی فرمی دارد: ظاهر مجری برنامه بیشتر به درد اجرای برنامههای معارفی سیما میخورد و طیف زیادی از بینندگان، با دیدن مجری از دیدن برنامه صرفنظر میکنند؛ مگر بعضی کسانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند و دلشان با دیدن بچه ضعف میرود! همین مجری در برنامه ویژه سال تحویل شبکه سه هم حضور داشت و اجرای بد و «یخ» او، تمامی تلاشهای کمدینهای دعوت شده را به باد داد.
مسابقه قهرمان: «قهرمان» حداقل ظاهری شیک و مدرن دارد اما مشکل برنامه در دو چیز است: ۱- بخشهای تکرارشونده شاید تا چند قسمت، مخاطب را به دیدن برنامه ترغیب کند اما به مرور به تکرار مکررات تبدیل میشود و وقتی جذابیت دیگری برای عرضه به مخاطب وجود ندارد، تبدیل به برنامهای خسته کننده میشود که دیدن و ندیدن آن فرقی ندارد. همچنین در پوشش شرکتکنندگان برنامه بدسلیقگی وحشتناکی وجود دارد که زیباییشناختی آنرا کم میکند. ۲- قیاسی که در رشته تحصیلی خود و خوانندگی هم موفقیتی کسب نکرد، در بهترین حالت یک مجری درجه سه با ریتم اجرای کند است که همین ریتم کند و اجرای بد، مخاطب را دلزده میکند. هر چه تیموری تلاش میکند تا با خوشمزگی و ریتمی سریعی به جذابیت برنامه بیفزاید، قیاسی یک تنه همه را به باد هوا میدهد. شاید اگر فقط شخص تیموری اجرای برنامه را برعهده داشت، با برنامهای بهتر مواجه میشدیم.
خوش نمک: دیدن مجری ای که بیشتر مناسب برنامههای معارفی است و عدم جذابیت، باعث میشود دیدن برنامه از دقیقه ده جلوتر نرود.
مسابقه کهکشان: فصل اول و دوم مسابقه کهکشان فصلهای قابل قبولی بودند که مخاطب میتوانست پای آن بنشیند اما در فصل جدید با یک برنامهایدئولوژیک طرفیم که در هر قسمت آن باید پای استعمار پیر به مسابقه باز شود و در لعن و نفرین آن سخنها گفته شود. اتفاقی که باعث میشود بیننده احساس کند شعورش به بازی گرفته شده و ندیدن برنامه را به دیدنش ترجیح دهد.
محفل: با آنهمه تبلیغی که برایش شد، طبق آمار خود صدا و سیما حداکثر بیست درصد بیننده داشت! من که اصلا ندیدمش، شما چطور؟
مسابقه پنج ستاره: معدود برنامهاین روزهای سیما که تکلیفش با خود مشخص است و با ریتمی تند و اجرایی قابل قبول حداقل روی اعصاب بیننده راه نمیرود اما تغییر مکرر زمان پخش این برنامه دلیلیست برای ندیدنش!
مسابقه شهروند و مافیا: برنامهای که بینندگان دو آتیشه خودش را داشت اما معلوم نشد به چه علتی از شبکه سلامت به شبکه نسیم منتقل شد و در حالیکه سناریوی آن حداقل از سناریوی فصل پیشین جذابتر و دراماتیکتر بود، اما آزمون و خطا برای ساخته شدن برنامهای مفرح با پیامهای آموزشی، باعث رنجش بعضی بینندگان قدیمی آن شد و در نهایت بدون هیچ اعلام قبلی در حالیکه فصل دوم آن به انتها نرسیده بود، از کنداکتور تابستانی شبکه نسیم کنار رفت!
دیگر برنامههای به اصطلاح سرگرم کننده این روزهای دوران «تحول» هم بهتر از برنامههای گفته شده نیست و دکور دهه شصتی و بد یا مجری ناکارآمد و یا فضای ایدئولوژیک برنامه، به مخاطب «بفرما» نمیزند. به عنوان مثال آیا شما برنامه «سید خندان» را که مدیر سازمان صدا و سیما از آن تقدیر ویژه کرده است، توانستهاید حتی ده دقیقه تحمل کنید؟ برنامه «پاورقی» و «دی بی سی» بیشتر باعث خنده شما میشود یا عصبانیت از به سخره گرفته شدن شعورتان و فحشهایی که در دل نثار خود و دیگران میکنید؟
شاید راز عملکرد ضعیف صدا و سیما را بتوان در صحبتهای رییس آن جستجو کرد:
«در دوره جدید اولویت اول ما محتواست. سپس جذابیت و کمیت»
«وقتی سازمان را تحویل گرفتیم دچار تشتت در فرماندهی بودیم و هر کسی هر کاری دوست داشت میکرد اما ما قرار است یکپارچهسازی فرماندهی را جلو ببریم.»
«ما در برابرِ مردم، اخلاق و باورها و اعتقاداتشان مسئولیم. در درجه اول کسی که میخواهد با ما همکار باشد باید این اعتقاد و باور را داشته باشد.»
«هیچ برنامهای نباید از شاخصههای هویتی و نشانهشناسی بومی، ملی، دینی و انقلابی جامعه ایران تهی باشد.»