یاداشت خواندنی احمد نگهبان درباره منوچهر والی زاده

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:

به نام حضرت رب

“دل نوشته ی سلوک و عشق منوچهر والی زاده”

 

او یک صدا نبود ، زیبایی بیان نبود ،
سرآمد شغل و حرفه و تکنیک‌هایی از هنر دوبلاژ و گویندگی نبود ، او فقط یک استاد نبود و او معنای تواضع در هنر نبود به تنهایی….

او کسی بود که اگر کسی می خواست بداند معنای همه ی این ها یعنی چه ، کافی بود لحظه ای حال گوش خود را به طنین صدای همیشه جوان و گرم استاد هشتاد و اندی ساله ام ” منوچهر والی زاده” بسپارد.

هنوز خیلی کوچکتر از آن بودم که بخواهم بفهمم صدا یعنی چه….و گویندگی چیست… تنها به من می گفتند چه صدای زیبایی داری احمد ،
تنها بودم….سردم بود در هنری که کلی پیش کسوت داشت….جرات نمی کردم حتی کلامی در حد روزمره جلوی آنها لب از لب باز کنم‌‌…

حمایت از جانب خداوند واسطه می خواهد….نمی دانستم در این غربت علاقه و عشق ام به گویندگی و دوبلاژ به کجا پناه ببرم…..

اگر استاد ، “استاد” باشد ، خودش می فهمد حال توی عاشق که شبیه شصت سال پیش خود او شاید باشی چیست….
فهمید!
آن روز فقط در حد چند کلمه گویندگی کرده بودم ،
پرسیدم استاد چای می خواهید؟
فرمود “اگر از دست احمد باشد چرا که نه؟!”
با اشتیاق برایش چای ریختم ، کم رنگ دوست نداشت!
گفت احمد امروز نرو با هم تا هر جایی هم مسیر بودیم می رویم….
یک بار این اتفاق با استادم بهرام زند هم برایم افتاده بود….که بعدش با استادم یک تیزر تبلیغاتی خواندم…
ذوق کرده بودم
در پوست خودم نمی گنجیدم….

آن قدر استاد بود و متواضع که برایش مهم نبود من هنرجویی بیش نیستم….
سوار ماشین سمندش شدیم…در راه نگاهی به من کرد…..
فرمود: من هم روزی مثل تو بودم کسی تحویلم نمی گرفت با اینکه صدای زیبایی داشتم ،
نمی دانم چند سال رول خرد گفتم تا آخر سر گفتند منوچهر این رول یک مال توست ،
“اگر در زندگی تا آن لحظه طاقت بیاوری ، تازه می فهمی عزت را خدا می دهد ”
هرچه هنر داشتم گذاشتم تا آن رول یک را بگویم….
صبر کن
صبر کردن در هنر برایت درخت پربار می آورد….

آن لحظه مات جمله هایش نشده بودم….دیوانه ی صدایش شده بودم که اختصاصی داشت برای من پخش می شد و می پیچید و می رقصید…

صدای “منوچهر والی زاده” می رقصید….

فکر کنم دیگر هیچ کس نباشد که تا هشتاد سالگی خودش بتواند جای جوان بیست ساله صحبت کند و به آن جان ببخشد….

در هر کاری سخن می گفت و صدای او بود ، آن کار به خاطر صدای “منوچهر والی زاده” عیار می گرفت‌…

من نام خودم را گوینده نمی گذارم…
چون تا همیشه صدای ” منوچهر والی زاده” ، “منوچهر اسماعیلی “،
“ناصر طهماسب ” ، “حسین عرفانی” ،”ایرج ناظریان” و “بهرام زند”و……… همیشه زنده است…..

آنها زنده اند و هنر را زنده کرده اند
و ما مرده ایم…..

 

احمد نگهبان