زیرلایه های جنگ درغبارزدگان

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:غبار زدگان نوشته امیر جلالیان بهانه گفت و گوی با او بود.خواندنش خالی از لطف نیست
⬛️ _در ابتدا چرا غبارزدگان ؟ ایا اسم اولیه کتاب بوده؟ و سرمنشع از کجا دارد و چگونه به عنوان غبارزدگان رسیدید ؟

حقیقتا عنوان غبارزدگان از قدیم الاایام در ذهنم بود و همیشه میخواستم براساس این عنوان یک کتاب یا فیلمنامه ی بنویسم و به هرحال کتاب را نوشتم. غبار زدگان در کتاب بطور لفظی به اسم یک نشریه اشاره شده که
تحت همین عنوان بازتاب تفکرات نسل سینه سوخته یا شوالیه های برگشت شده از جنگ میباشد اما در معنای استعاری گردو غبار جنگی است که همچنان روی دوش آن نسل نشسته ، نسل غبارگرفته و مهجور واقع شده
و از طرفی در کتاب دو نسل را مقابل یکدیگر قرار دادم نسل دیروز که از جنس کیمیا بودندو نسل تاره بدوران رسیده های امروزی که به نوعی جای آن نسل و ادم های آن عصر را تنگ کردند .
به شکلی قهرمان داستان( حمید شایان) نماینده نسل اسیب دیده از جنگ است که در مقابل ناهنجاری ها و اجحافی که به خودش و هم نسلی هایش شده به پا می خیزد تا پرچم نسل غبارزدگان را بالا نگهدارد .

⬛️ ایده و تم غبارزدگان از کجا امد ؟ به چه میزان تخیل و واقعیت در قصه سهیم هست؟

همانطور که عرض کردم سالها پیش قبل از نوشتن کتاب پاریس پونزدهم چنین ایده ی را در غالب یک سیناپس چند صفحه ی نوشتم و بیش از یک دهه خاک خورد تا سال ۱۴۰۰ شروع به بازنویسی کردم و بعد از دو سه سال تبدیل به یک رمان بلند شد ، اغلب قصه ساخته و پرداخته ذهنم بود و بخشی هم بر اساس یکسری واقعیت هایی که در شهر همدان و حومه رخ داده بود را به داستان اضافه کردم تا موضوعی قابل توجه شود .

⬛️ چطور کتاب را به گونه ی فصل بندی کردید و با عنوان های متفاوت شکل دادید ؟ اکر کسی کتاب را نخواند مشخصا شبیه به داستانک ها شده است !

غبارزدگان چهارمین کتاب من است من شیوه ی نکارش م به همین شکل و فرم است از ابتدا حتی رمان واله هم که ۲۳ سال پیش چاپ و نشر شد ، قصه را به شکل فصل بندی اما پیوسته و هرکدام با یک عنوانِ جذاب و چشمنواز در بیست فصل نوشتم همینطور رمان های بعدی ، این سبک من هست که فصل بندی کنم و از عنوان فصل درون قصه استفاده میکنم . در همین کتاب فصلی داریم بنام غبارزدگان که در اصل به اسم یک نشریه اشاره شده .
حتی من یک شخصیت زن ثابت به اسم فروغ هم در تمام رمان هایم خلق کردم و در هر قصه با کاراکتر و شکل و شمایلی متفاوت انرا ساخته و پرداخته می کنم .

⬛️ سال ها پیش کتابی ممنوعه به اسم یاس و داس در خارج از کشور به چاپ رسید با مضمون قتل های زنجیره ای ! و یک فصل در کتاب شما به همین اسم می باشد ، ایا با نگاهی به آن کتاب آن بخش را نوشتید ؟

البته کتاب یاس و داس نوشته اقای سرکوهی است و در کل هیچ ارتباطی به قصه ی من نداره و اصلا اون کتاب و نخوانده م .
اسم یکی از فصل ها را داس و یاس گذاشتم و در متن هم اشاره کردم که با داس ، یاس های خوش اب ورنگ را از بین می برند در واقع یک نوع تمثیل و جمله نمادین است همان نسل غبارزده یا مبارزی که حکم یاس های زیبا و خوشبو را دارند با داس های تند و تیز از بین می روند .

⬛️ بنظر شما بعنوان خالق اثر ، اصولا کتاب غبارزدگان برای چه نوع مخاطب یا نسلی جذاب و خواندی است ؟

اساسا کتاب غبارزدگان بنظرم جاذبه برای هر نسلی را دارد . خب طبعا نسل های گذشته دهه های سی تا شصت بیشتر قصه را لمس میکنند و ارتباط بهتری برقرار می کنند . نسل طلایی جنگ و خانواده هایی که به نوعی اسیب دیده ی دوران جنگ بودند ، مثل جنگزده ها و یا اسرا و جانبازان و خانواده ی شهدا از مخاطبین قابل توجه این رمان خواهند بود
و حتی نسل های امروزی شاید برای اگاهی و دانستن بخشی از تاریخ این اقلیم و سرزمین ، غبارزدگان براشون جذاب و کم نظیر باشد.

⬛️ لطفا بفرمایید باینکه مدت کوتاهی از نشر و پخش کتاب میگذرد چه بازخوردها و نقد و نظری در مورد کتاب بوده ؟

تا به این جای کار که بیش از ده روز از رونمایی کتاب میگذرد و حدودا یکماه پیش هم چاپ و پخش شده کلا نظرات و فیدبک های قابل توجهی گرفتم
بخصوص از نویسندگان و منتقدین ادبی و حتی سینمایی که با نگاه تیزبینانه قصه را تحلیل و بررسی کردند و این برای من خیلی ارزشمنداست که دیدگاه یک اهل قلم و منتقد در مورد کتابم چگونه است . و خوشحالم که غبارزدگان با اینکه قصه ی تلخ و دراماتیک و همچنین واقعیت روزگار ما را نشان میده اما بین مخاطبین جا باز کرده و مورد توجه قرار گرفته است .

⬛️ شما بعنوان نویسنده اثر چقدر از نظر روحی و معنوی با خلق این اثر رضایتمند هستید ؟ ایا تمام ایده و آن چیزی که در ذهن داشتید قلمی شده ؟ و از کلیت کار راضی و خشنود هستید ؟

حقیقتا این کتاب هم با مشکلات فراوانی روبرو بود
و بیش از یکسال تعلیق بود. البته میخواستم کتاب را خارج از کشور چاپ کنم اما قلبا دوستداشتم در همین مملکت و برای مخاطبین وطنی منتشرکنم . خیلی با خودم کلنجار رفتم اما بالاخره کتاب از زیر تیغ سانسور و ممیزی گذشت خیلی از بخش ها جملات و کلمه هایی را که دوستداشتم حذف شدند
و همچنین بعضی شخصیت ها اصلاح شدند
ولی به استراکچر داستان آسیبی نخورد .
در کل انتشار این کتاب رویا و ارزوی من بود که به حقیقت پیوست و از خلق چنین اثری بسیار خوشحال و پرانگیزه م .

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

Share post:

Subscribe

spot_imgspot_img

Popular

More like this
Related

جنگ نفرین انسانی ست

جنگ نفرین میان انسانهاست.خانمان برانداز است در تقابل با...

سینمای اجتماعی؛ نوری که از تَرَک سقف می‌چکد…

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: جعفر گودرزی سینمای ما، اگر قرار...

هنرمندان خوداموخته و مستقل جشنواره دارند

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: باز نشر از پایگاه خبری...

صداو سیمای سکولار ساز

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو پژوهش‌های میلگرام، از آن دست پژوهش‌هایی‌ست...