با هزار بوق و کرنا و منت قبل از نوروز1402 شهرداری تهران که وظیفه اش را جای عیدی جازده است چند قطعه از فاز خط6متروی تهران را راه اندازی کرد.این در حالیست که اصلی ترین ایستگاه این خط؛ متروی نفرآباد ری است که طبق وعده قالیباف و حناچی قرار بود پارسال پیار سال افتتاح شود .حال زاکانی بدون اینکه مسیولیت اینهمه تاخیر در این موضوع را بپذیرد و در این زمینه پاسخگو باشد فرار به جلو می کند و هرگز درباره زمانبدندی طرح های شهرداری جواب روشنی نمی دهد.این هم مدل شهردار بودن یک نفر است که بیشتر در بهترین تعریف میتوان گفت داد زن بزرگ است تا علمی داشته باشد و مطابق عقل سلیم رفتار کند
مستند آرگوس ساخته شد
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:
با اکران خصوصی مستند آرگوس به تهیه کنندگی و کارگردانی یاسر شاهسواری در موسسه تصویر سازان یاس ، از پوستر این مستند نیز رونمایی شد .
یاسر شاهسواری در این خصوص اظهار داشت : پروتز شبکیه آرگوس که با عنوان چشم بیونیک نیز شناخته می شود، یک ایمپلنت الکترونیکی شبکیه است که در واقع این محصول به عنوان پروتز بینایی برای بهبود بینایی افراد مبتلا به موارد شدید رتینیت پیگمانتوزا مورد استفاده قرار میگیرد .وی اضافه کرد : نسخه Argus II این سیستم در مارس 2011 برای بازاریابی در اتحادیه اروپا تأیید شد و در فوریه 2013 تحت معافیت دستگاه های بشردوستانه در آمریکا تأیید شده است .
شاهسواری خاطر نشان کرد در ایران نیز دکتر محسن فروردین به همراه تیم متخصص هفت نفره متشکل از اساتید دانشگاه پزشکی شیراز و تیم ناظر خارجی برای اولین بار این عمل پیچیده و پر هزینه را به طور همزمان بر روی چشم دو بانوی نابینای ایرانی در شهر شیراز انجام دادند .
عوامل اصلی این پروژه عبارتند از :محقق و جانشین تهیه کننده : مرتضی لطفی ، مدیر تولید : مهدی دادخواه ، مجری طرح : مهدی قلی پور ، دستیار کارگردان و نریتور : ژیلا فرشا ، مدیر تصویر برداری : علیرضا دهقانی ، صدابردار : حسین محمدی ، جلوه های ویژه : حسن محمدی ، مترجم : یاسمن شاهسواری ، تدوین : یاسر شاهسواری ، مدیر رسانه ای : بهنام سعادتیان .شایان ذکر است : این اثر در مجموعه تصویر سازان یاس و کمپانی شهیاس تهیه و تولید شده است #پایگاه _خبری_ تحلیلی_ نگاتیو
اودیسه ای درونی برای کشف خویشتن / علیرضا بهنام
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:
در صحبت از یک فیلم مستند اولین پرسشی که به ذهن میرسد نسبتی است که با واقعیت ساخته است. اینجاست که بسته به مفهومی که “واقعیت” در ذهن ما پیدا میکند افق انتظار خود را نسبت به فیلم سامان میدهیم. در زیرگونه خودزندگینامه شناخت واقعیت با چالشی دو چندان رو به روست چرا که از یک سو گزارش یک فرد از زندگی خود نزدیک ترین رویکرد به امر واقع به نظر میرسد چون فرض بر این است که شناخت فرد از خودش بیشترین شناخت ممکن از یک ابژه شناختی است. از سوی دیگر شاید روایت یک فرد از خودش با روایتی که در ذهن دیگران از او شکل گرفته است در مواردی انطباق پیدا نکند. این نکته ما را به بحث شناخت واقعیت به مثابه امر فردی راهنمایی میکند. معنای این اصطلاح این است که واقعیت در فرایند معنادار شدن ناگزیر از صافی ذهن مشاهدهگر میگذرد و در این فرایند به تعداد مشاهدهگر در آن دخل و تصرف صورت میگیرد. پس یک خودزندگینامه در وهله اول قراردادی برای مشاهده دنیا از زاویه ذهن سوژه است. سوژه است که برای ما تعیین میکند چگونه او را ببینیم و در حین این عمل همزمان هم نقش ابژه شناخت را بر عهده میگیرد و هم در جایگاه فاعل شناسا خودنمایی میکند.
فیلمهای خودزندگینامه ای بسته به شخصیت فیلمساز شکلهای متفاوتی به خود میگیرند. “موریانه ای با دندانهای شیری” ساخته بکتاش آبتین نیز بنا بر همین قاعده از شخصیت فیلمساز تاثیر پذیرفته است. فیلم در ظاهر روایت سفری است که در دوران کرونا آغاز میشود اما در نهایت به اودیسه ای درونی برای کشف خویشتن راه میجوید. اما در این میانه شخصیت شاعر بکتاش آبتین در فیلم مداخله میکند و مسیر روایت را به سوی پرفورمنس شاعرانه از یکسو و بیان معضلات اجتماعی از سویی دیگر پیش میبرد. در حالت عادی جمع این خصوصیات در یکجا میتواند به بیانی غلوآمیز و شعاری ختم شود اما در فیلم آبتین این اتفاق نمیافتد. مثلا در سکانس غواصی که در حالت عادی و بدون دکلمه شعر شاعر تصنعی و بیربط به نظر میرسد کلمات شعر به عنوان بخش جدایی ناپذیر تصویر به سکانس معنایی مضاعف میبخشد که آن را به یکی از به یادماندنیترین قسمتهای فیلم تبدیل میکند.
رمز این موفقیت را باید در رویکرد خود آبتین به عنوان فیلمساز جستوجو کرد. “موریانه ای با دندانهای شیری” آشکارا با دیگر آثار این فیلمساز تفاوت آشکاری دارد. در واقع شوخطبعی روایت در فیلمهای “پارک مارک” و “مری زن میخواد” اینجا با جدیت موضوع دراماتیک شاعری که در آستانه رفتن به زندان است درهم میآمیزد و فضایی دوگانه را شکل میدهد که بیننده را به یاد خودزندگینامه های سینمایی راس مک آلوی می اندازد. با این تفاوت که تصویرهای شاعرانه فیلم آبتین که به فراخور موضوع خلق شدهاند در اینجا جایگزین تصویرهای کاریکاتورگونه مک الوی می شوند. در اینجا تصویرسازی شاعرانه نوعی گریز به درون فیلمساز و نمایشگر ذهنیت او نسبت به جهان بیرون است همانطور که موقعیتهای طنزآمیز فیلمهای مک الوی نسبت ذهنی او با واقعیتهای جهان بیرون را به نمایش میگذارند.
سفر مکاشفه آمیز فیلمساز به درون خود نهایتا داستانی از زندگی او را به نمایش میگذارد که به شکلی توامان نمایشگر دغدغههای او به عنوان فیلمساز، شاعر و کنشگر اجتماعی است. فرم فیلم نیز از ترکیب زیرگونه های اجتماعی، شاعرانه و انسانشناسی در سینمای مستند شکل گرفته است که تلفیق موفق آنها در یک فیلم موجب میشود “موریانه ای با دندانهای شیری” تا مدتها ذهن مخاطب را با خود درگیر کند.
#پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو
#بکتاش_آبتین
#علیرضا_بهنام