تاریخ باشگاه پرسپولیس باتفکر مردمی ومرام و اندیشه روانشاد دکتر محمد مصدق شکل گرفته است.بزرگمردی که شایسته ترین دولت مدرن تاریخ معاصر را تشکیل داد و در28ماه نخست وزیری منافع ملی فراوانی را برای ایرانیان زنده و پابرجا کرد.میوه های فکری چنین مردی باشگاه پرسپولیس را ایجاد و ادامه دادند.باشگاهی که در طول تاریخش همواره با مردم برای مردم و در کنار مردم ایران بوده است.چنین باشگاهی پس نمی تواند افرادی که مردم را تهدید می کند و آنها را فحش می دهد درکنار خود داشته باشد.از خدابیامرز محمد بوقی{نایب عباسی}گرفته تا روانشاد آق مرتضا احمدی.هوادارانی که عشق شان پرسپولیس بود و نبض روح و روانشان با نتایج پرسپولیس و تحولاتش بالا و پایین می رفت و هرگز در این عشق؛منفعت پرستی و نامردمی جای نداشت.متاسفانه چند دهه است که یکی ازین نامردمی ها که تمام موجودیش از پرسپولیس شکل گرفته و شبیه شیوه جوانمردانه پرسپولیس بزرگ نیست کنار پرسپولیس نفس می کشد منفعت می برد به شهری که فرودگاه ندارد می خواهد برای امرغیر اخلاقی سفر کند و اخیرا رسما مردم را تهدید کرده است.وجود چنین فرد لاابالی در کنار این تیم همیشه مردمی که همایون بهزادی ها کلانی ها و علی کریمی ها اسطوره هایش است،وصله ناجور است.این موجود که درکنار نامش همواره صفت عین گدا را با خود یدک کشیده است دهه هاست جای امثال حسین آقا عسگری را گرفته و هرگز شبیه الگوواره فکری حاکم بر پرسپولیس و هوادارانش نیست.شایسته و بایسته است که این عین گدا که از مرام مسلک پرسپولیسی ها بدور است و خدایش منفعت از همراهی پرسپولیس بزرگ ،کنار گذاشته شود و حتا اگر عزمی برای اینکاراز سوی مدیریت فعلی و عالی حاکم بر این تیم محبوب وجود نداشت توسط هواداران طرد شود تا مدیران مجبور به دور ساختن این عنصر نامطلوب برای پرسپولیس شوند.حتما هواداران فهیم و آگاه پرسپولیس این عین گدا را شناخته اند و برایشان ارزشی ندارد و حتا لکه ننگ محسوب می شود.امیدواریم ضرورت این مهم درک شود و این موجود منفعت پرست دیگر در کنار پرسپولیس بزرگ نباشد.
جلال مقامی:دوبلور بی ادعا و توانمند هم رفت
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: نه ادعای سلطانی داشت نه خودرا مرد هزار صدا می دانست.خاکی بود و خاکی زیست.صدای آل پاچینو در پدرخوانده یکی از ماندگار ترین دوبله های اوست.جلال مقامی.دوبلوری توانمد که ما دهه پنجاهی ها تصویر و صدای اورا عموما با برنامه دیدنی ها می شناسیم.دوبلوری که چندماه پس از هجرت ابدی همسرش رفعت هاشم پور از دنیا رفت.هشتاد و یک سال عمر کرد و صدای خاصش اورا ماندگار کرد.او از واپسین دوبلورهای نسل طلایی دوبله بود.روانش شاد
امین تاریخ رفت
بازیگری که ایفای نقش های تاریخی برایش ساده بود و پیوستار حسی در بازیگری آثار تاریخی را بسیار خوب بلد بود از دنیا رفت؛امین تارخ.13سال پیش در سال1388 در سالروز تولدش در روزنامه سینمایی امتیاز با همین تیتر تحلیلی بر بازیگری اش داشتم که مورد خوانش قابل توجهی قرار گرفت.سن آنچنانی نداشت.درگذشتش خبری ناگوار بود در میان این اندوه ملت ایران در این روزها و … بازیگران قابل توجهی در اموزشگاهش پرورش داد که دیده شدند.راکورد حسی را بسیار بلد بود.در اثار تاریخی بازیش بیشتر برجسته می نمود.البته معنای این سخن آن نیست که نقش های عادی را بد بازی می کرد.خیر.شاید از علاقه اش به تاریخ سرچشمه می گرفت که نقش های تاریخی را بهتر و دقیق تر بازی می کرد و انرژی بیشتر برای درامدن نقش می گذاشت.ترانه علیدوستی حبیب رضایی و …از شاگردان او بودند.روانش شاد.یادش گرامی
“گمشده در تاریخ” ساخته شد
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: پس ازساخت مستندسه گانه سینمایی ایران (بازگشت،مردی بنام ساموئل،خاطرات گمشده)باانبوهی ازتصاویراستفاده نشده دراین مستندهامواجه شده وپس ازبازبینی برآن شدیم باتکمیل کردن وگرفتن تصاویرمجموعه مستندشش قسمتی بانام گمشده در تاریخ راتهیه وتولیدنماییم؛ یاسرشاهسواری کارگردان این مستند می گوید :دراین مستندشش قسمتی سعی برآن داشته ایم ازسینماگران باسابقه ونسل طلایی سینمای ایران که کمترموردتوجه قرارداشته اندبامحوریت شادروان استادحسن شریفی استفاده کنیم لازم به یادآوری است این مستندشش قسمتی برای پخش ازشبکه های برون مرزی آماده میشود عوامل این اثرعبارتند از: تهیه کننده:مرتضی لطفی -جانشین تهیه کننده:مهدی دادخواه -مجری طرح :محمودآقازاده-دستیارکارگردان : ژیلا فرشا – تصویربردار:حسن محمدی -صدابردار:حسین محمدی -نریشن :ژیلافرشا-مدیرتولید:محمدکیانی-دستیار تهیه : مهدی گودرزی -هماهنگی : محمودیاراحمدی – تصویریاب : آریا سلیمی تدوین : یاسر شاهسواری -جلوه های ویژه : حسن محمدی – مدیر تدارکات : احسان همتی – موسیقی : استودیو شهیاس کارگردان :یاسرشاهسواری-مدیررسانه ای:بهنام سعادتیا
فیلم کودک نداریم؛ رویدادبرگزارمی کنیم
عنوان شده است که چون امسال فیلم کودک تولید نشده جشنواره کودک به روش رویداد برگزار می شود.به دیگر سخن حتا در چنین موقعیتی حاضر نیستند بودجه جشنواره را برای تولید فیلم کودک و نوجوان اختصاص بدهند تا درسالهای بعد جشنواره ای با تولیدات قابل تامل و در اکران ؛خوراک فکری مناسبی برای مخاطب داشته باشیم.از انجا که جشنواره و برگزاری نمایش و رویداد جمعی یک نوع خودنشان دادن برای برگزارکنندگان به حساب می آید در چنین هنگامه ای تعطیلی کامل جشنواره و اختصاص بودجه اش به تولید فیلم مزاحم جلوه گری مدیریتی ست؛پس باید به نوعی بودجه را صرف کرد که هم در آن پز مدیریتی دیده شود هم از سفره بودجه غنایمی برداشت شود.یا اللعجب.جشنواره ای که در سه دهه پیش؛ جزو پنج جشنواره درجه یک دنیا در گونه کودک و نوجوان بود بر اثر بی تدبیری مدیران و سیاست زدگی جناح های مختلف سیاسی در ایران به چه روزی افتاده است .نزدیک به دو دهه پیش در کتاب آسیب شناسی سینمای کودک و نوجوان دغدغه مندان این ژانر، پیش بینی چنین روزگاری را کردند اما گوش شنوایی در کار نبود و به دورانی رسیدیم که تولید فیلم کودک به صفر رسیده و حمایت دولتی ازین ژانر پرمخاطب و جذاب وجود ندارد.آقایان ؛تورا به خدا در چنین وضعیتی ؛شهامت داشته باشید و با تعطیل کردن جشنواره و اختصاص بودجه اش به تولید، اسمی از خود به نیکی بگذارید.