استاااد؛چند میگیری مطبوعات و سینمارو بی خیال شی؟

شکست مفتضاحه اخرین فیلمش در اکران کنونی بار دیگر به اهالی سینما در ایران ناشایستگی هایش را ثابت کرد می پرسید چه کسی؟ میگویم همو که قلب تپنده فیلمفارسی در بعداز انقلاب است و فیلمنامه هایش علف های هرز سینما در ایران.باز می پرسید اسمش؟همو که رسول صدر عاملی وقتی از بندش رها شد و اعلام برایت ازو کرد توانست خود و سینمایش را بیابد و چند فیلم در خورتامل بسازد می گویم هنوز متوجه نشدید؟…نه.همو که وقتی در مطبوع عات بود جز اشنا بازی همشهری بازی و راه انداختن مافیای سینما و عدم شناخت کافی از قاعده های علم رسانه کاری دیگر بلد نبود.می گوید بازم متوجه نشدم.همو که در برنامه تلویزیونیش به سبک و سیاقش در مطبوع عات سینما را  مورد عنایت و بررسی ابکی قرار می داد و برنامه اش که قطع شد در حسرت ان انقطاع در نت برنامه ای ساخت و بردی نداشت.می گویید نخواستیم چرا کروکی می دهی نامش را ببر.می گویم همو که فیلمش اکنون در اکران به اندازه تدارکاتش هم نفروخته و در فیلمنامه نویسی و کارگردانیش تمام تلاشش را میکند که هر رکبی به مخاطب بزند و پز دهد که ببینید چقدر بلدم انچه شما فکرکردید نشد.بازهم نگرفتید؟…همو که تاریخ شفاهی سینمای ایران را به نفع نگاه  و منفعت خود مصادره میکند و با قامت کوتاه فکریش همواره سینمای ایران و مخاطبان جدی اش را دست کم میگیرد و زرنگ الکی ست…همو که ورد زبانش استاد استاد گفتن است و نظرش از این تکرار تحقیر افراد است در حالیکه خود استااااد است و میزان مطالعه اش به قدر یک هزارم فیلمهایی که دیده است نیست و به همین دلیل قامتش شخصیتش بسیار کوتاه تر از قد کوتاهش است و هیچگاه به شاخصه های واقعی منتقد سینما بودن و فیلمساز شدن نرسیده و با این فیلم اخرش باید سینما را ببوسد و کنار رود اما هرگز اینکار را نخواهد کرد و پوست اندازی میکند و در جلدی جدید سعی در جلوه گری در سینما خواهد داشت.می گوید فکر کنم متوجه شدم.می گویم خدارا شکر.