رقابت سنگین فیلم های جشنواره برای زرشک زرین

سطح کیفی فیلم های جشنواره سی نهم در اندازه ای ست که بیش از رقابت بر سر سیمرغ ؛بر گرفتن عنوان بدترین فیلم سال{زرشک زرین} از هم پیشی گرفته اند.یکی شان را پدر پول داده تا فرزندش ستاره شود کلیپی  شده بی معنا و فاقد ارزش ،دیگری مضحکه و کاریکاتور عدالت است و اشکی برآن به شیوه ای تبلیغاتی و پول بر باد دهنده.و دیگر فیلم فراموش کرده شهربانی چی پنجاه سال پیش پیراهن رسمی اش برگ سینه نداشت.و سفارشی سازی دیگر بوی کباب شنیده و از ریل خارج شده تا فقر را به سخره دراورد و به حساب مستقل شدن خود بگذارد.خلاصه که فیلم های امسال معرکه ای ساخته اند قابل تامل برای زرشک زرین و هرکدامشان چشمک های پیاپی به روزنامه نگاران و منتقدان برای دریافت این عنوان می زنند و کارگردان بعدی فقط چند اصطلاح جنوب شهری یاد گرفته شخصیت ها را نسنجیده و نشناخته گره افکنی ابتر زده ایفای یکی انها را به کسی سپارده که نقش هایی پایین تر از پارک وی بازی نکرده و در فیلمش بسیار نچسب ظاهر شده است.سوالی که پیش می اید انست که اگر واقعا این فیلم ها، از آنها که انتخاب نشدند بهترند پس انها دیگر چه معجزه ای هستند اگر هم سلیفه هیات داوران فیلم های دیگر را برنتافته و اینها بهترین ها نیستند برای دیده شدن در جشنواره، پس این ظلم بزرگی ست بر آن فیلمها که انتخاب نشده اند.به نیکی می دانیم که فیلمسازان شاخصی اصلا فیلمشان را به جشنواره امسال نداده اند  و وزن ان فیلم ها حتما سنگ محک واقعی تولیدات سالهای اخیر سینمای ایران است.به هر روی این اولین بار است که در جشنواره فجر،فیلم های ضعیف از منظر رعایت شاخص های فیمنامه نویسی و کارگردانی بیش از اثار متوسط یا قابل تماشا حتا برای یکبار است و این موضوع از منظر روزنامه نگاران و منتقدان مستقل سینما که زرشک زرین را عاملی برای بالاتر رفتن شاخص های کیفی سینمای ایران می دانند؛مورد چشم پوشی قرار نمی گیرد و در منظر دید انهاست.پس این جمع {روزنامه نگاران و منتقدان مستقل سینما} به دلیل این رقابت سنگین فیلمها برای گرفتن زرشک زرین ،کار اسانی ندارند و با دقت خاصی به این انتخاب، مبادرت می ورزند