سمپوزیوم سینمای ملی

دانشکده هنر با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره دوشنبه 24 آبان ماه 1400 سمپوزیومی علمی با عنوان «سینمای ملی»  با همکاری نهادها و ارگان های مرتبط برگزار خواهد کرد. این سمپوزیوم آنلاین از ساعت 8:30 تا 18:30، طی چهار نشست پی­درپی به تعاریف و اهداف سینمای ملی، چالش های پیش روی سینمای ملی ایران، سینمای فراملی و چشم­انداز آینده سینمای ملی خواهد پرداخت.

سمپوزیوم پیش رو تلاش دارد تا جنبه هاي نظري و مرزهاي مفهوم «سینمای ملی» از ديدگاه انديشمندان، پژوهشگران، مدیران و دست­اندرکاران سینمای ایران تعيين و توصيف نماید. اين سمپوزیوم به الگوهايي چندگانه براي بررسي يک سينماي ملي مي پرداخته و به این سئوال پاسخ می دهد که خاص بودگي يک سينماي ملي تا چه حد و چه میزان، ريشه در پرسش هاي تکنیک, فن, مضمون, هويت، ملیت، نژاد، قوم, دین، آیین، مناسک، مراسم و انسجام ملي فرهنگ یک سرزمین دارد. با وجود بحث برانگيز بودن اين مفهوم، اهميت سينماي ملي در مطالعات سينمايي رو به کاهش است و به نظر مي رسد با کم رنگ شدن تدريجي مرزهاي فرهنگي و ملي، در آينده شاهد قدرت گرفتن مفهوم سينماي فراملي باشیم.

اگر جامعه‌ی سینما در درجه‌ی اول، خود را شاغل در کار و فعالیتی اقتصادی بداند و به چشم پیشه، شغل یا صنعت به سینما نظر داشته باشد، آیا امکان دارد ایده‌ی سینمای ملی در حرفه‌ی سینماگران جایگاهی بیابد؟ به نظر می‌رسد تا زمانی که الگوی مطلوب کنش اقتصادی متعهدانه یا اخلاق حرفه‌ای مطلوب در سینماگران وجود نداشته باشد، سینمای ملی همواره در تاروپود دوگانه‌ی پول یا تعهد، صنعت یا فرهنگ، منافع شخصی یا هویت ملی و…، سردرگم خواهد ماند.

اگر سینما را رسانه‌ی انتقال‌دهنده‌ی ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی یک جامعه محسوب کنیم، در این صورت می‌توان گفت که منظور از سینمای ملی این است که در فیلم‌ها، ارزش‌ها، هویت و فرهنگ ملی منتقل شود و حضور بصری ضمنی و صریح داشته باشد. در همین راستا، باید بررسی کرد که ژانرهای متفاوت سینمای ملودرام، کمدی، روشن‌فکری، معناگرا و…، هر یک چگونه می‌توانند از سینمای ملی حکایت کنند؛ مثلاً به این پرسش اندیشید که سینمای کمدی رضا عطاران در سینمای ایران چه تفاوتی با سینمای چارلی چاپلین یا وودی آلن در آمریکا دارد.

به همین ترتیب می‌توان چنین پرسش‌ها و تأملاتی را در مورد تک‌تک مؤلفه‌های یک سینمای ملی، طرح و دنبال نمود. مثلاً به این پرسش اندیشید که اگر مخاطبان یک سینما از فیلم وطنی استقبال نکنند، آیا سینمای ملی ریشه خواهد گرفت و نهادینه خواهد شد؟ یا اگر یک فیلم‌نامه‌نویس، رونوشتی از رمان یا فیلم‌نامه‌های غیرایرانی تنظیم کند، آیا ساخت این فیلم می‌تواند به سینمای ملی کمک کند یا این‌که می‌توان فیلم‌نامه‌ای غیرایرانی را در منطق و فرم سینمای ملی بازنویسی کرد و به تصویر کشید؟