پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: نویسنده صاحب سبکی بود فروتن و بی ادعا.از اهالی قدیمی تاتر کاخ جوانان ری بود.امروز سه شنبه بیست و یکم تیر 1402سوم اش است؛ حسن مشکلاتی.در شصت و دوسالگی فوت کرد.قلم توانایی داشت اثار نمایشی فراوانی از این مرحوم در تلویزیون نزد مردم مورد استقبال قرار گرفت.با آنکه در سطح یک نویسندگی سینما تاتر و تلویزیون ایران مشغول بود هرگز حاضر نشد که ری را ترک کند و برای زندگی به تهران یا جای دیگری برود.خدایش بیامرزد.به اهل ری بودن افتخار می کرد وازینکه در میان مردم نجیب و اصیل ری گمنام زندگی می کند به خود می بالید.او معتقد بود آبشخور فکری نویسنده زیستن در میان مردم است از همین رو سبک زندگی اش هم همینگونه بود.عمری نکرد.روانش شاد.
فری ماه سینمای ایران به فرجام پیوست
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:
بلاخره رفت.اوکه سالهاست از سینمای ایران بواسطه بیشرفی و وقاحت برخی از منفعت پرستان و کوته قامتان در سینمای ایران به نابودی کشانیده شده و حذف شده بود بلاخره رها شد از زیستن در میان این ناسالمان روزگار و کژ اندیشان بدن پرست…اما یاد و بازیهای درخشانش بر تارک سینمای ایران همیشه ماندگار است.برق چشمانش و امتداد حسی که بواسطه هنرپیشگی آموختنش بر چشمان او در ایفای نقش ها به مخاطب منتقل می شد کم نظیر بود.فریماه فرجامی هم خوش گل بود هم هنرپیشه کار بلد.9تیر1402 از میان ما پر کشید.یادش مانا
دهه شصت کجایی که یادت به خیر/مهدی ملک
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو : مهدی ملک
برنامه های سرگرم کننده سیما در دوران «تحول» وضعیت عجیب و غریبی دارد. پس از حذف برنامههای دارای مخاطب نسبی که برای مخاطب این روزگار تدارک دیده شده بود؛ برنامههایی مثل «دستپخت»، «مسابقه ایران»، «دورهمی»، «کتاب باز»، «سیم آخر»، «عصر جدید»، با برنامه هایی مواجهیم که مخاطب نمیتواند ارتباط مناسبی با آن برقرار کند. در زیر نگاهی مختصر به بعضی از این برنامهها داریم:
خودمونی: مسابقه ای با میزانسن دهه شصتی که هر سه مردم آزاری، حیوان آزاری و اسراف آب را یکجا در خود دارد. برنامهای عجیب و غریب که شاید تنها نقطه مثبتش اجرای متوسط و تا حدی قابل قبول مهران رجبیست. تهیه کننده برنامه گویا در دهه شصت و بازیها و شوخیهای آن دهه مانده و از آن دهه جلوتر نیامده است. نتیجه نوستالژی تهیه کننده با دهه شصت، دههای که بسیاری ایرانیان از آن دل پرخونی دارند، برنامهای شده که روی اعصاب طیف عظیمی از بینندگانش که از سر ناچاری به تماشای آن مینشینند، راه میرود.
اعجوبهها: طبق شنیدههای موثق، اعجوبهها در سری اول کپی یک برنامه اروپایی بوده که با آیتم تشخیص مادر از روی دست زدن به چهره مادر، باعث افزایش زاد و ولد در یک کشور اروپایی شده بود. در فصل دوم اما به برنامهای برای ترویج «احترام به قانون» تبدیل شد! تا پیام زیر پوستی آن! به بیننده منتقل شود و همچنین با دیدن شیرین کاری بچهها به افزایش جمعیت در ایران کمک کند. اما آیا در ایرانی که تورمش چند برابر کشورهای اروپاییست؛ بیکاری امان مردم را بریده و وضعیتی کاملا متفاوت با دیگر کشورها دارد؛ میتوان با کپیبرداری از برنامههای اروپایی به اهداف خود دست یافت؟ بعید به نظر میرسد… «اعجوبهها» یک مشکل اساسی فرمی دارد: ظاهر مجری برنامه بیشتر به درد اجرای برنامههای معارفی سیما میخورد و طیف زیادی از بینندگان، با دیدن مجری از دیدن برنامه صرفنظر میکنند؛ مگر بعضی کسانی که به سن تجرد قطعی رسیدهاند و دلشان با دیدن بچه ضعف میرود! همین مجری در برنامه ویژه سال تحویل شبکه سه هم حضور داشت و اجرای بد و «یخ» او، تمامی تلاشهای کمدینهای دعوت شده را به باد داد.
مسابقه قهرمان: «قهرمان» حداقل ظاهری شیک و مدرن دارد اما مشکل برنامه در دو چیز است: ۱- بخشهای تکرارشونده شاید تا چند قسمت، مخاطب را به دیدن برنامه ترغیب کند اما به مرور به تکرار مکررات تبدیل میشود و وقتی جذابیت دیگری برای عرضه به مخاطب وجود ندارد، تبدیل به برنامهای خسته کننده میشود که دیدن و ندیدن آن فرقی ندارد. همچنین در پوشش شرکتکنندگان برنامه بدسلیقگی وحشتناکی وجود دارد که زیباییشناختی آنرا کم میکند. ۲- قیاسی که در رشته تحصیلی خود و خوانندگی هم موفقیتی کسب نکرد، در بهترین حالت یک مجری درجه سه با ریتم اجرای کند است که همین ریتم کند و اجرای بد، مخاطب را دلزده میکند. هر چه تیموری تلاش میکند تا با خوشمزگی و ریتمی سریعی به جذابیت برنامه بیفزاید، قیاسی یک تنه همه را به باد هوا میدهد. شاید اگر فقط شخص تیموری اجرای برنامه را برعهده داشت، با برنامهای بهتر مواجه میشدیم.
خوش نمک: دیدن مجری ای که بیشتر مناسب برنامههای معارفی است و عدم جذابیت، باعث میشود دیدن برنامه از دقیقه ده جلوتر نرود.
مسابقه کهکشان: فصل اول و دوم مسابقه کهکشان فصلهای قابل قبولی بودند که مخاطب میتوانست پای آن بنشیند اما در فصل جدید با یک برنامهایدئولوژیک طرفیم که در هر قسمت آن باید پای استعمار پیر به مسابقه باز شود و در لعن و نفرین آن سخنها گفته شود. اتفاقی که باعث میشود بیننده احساس کند شعورش به بازی گرفته شده و ندیدن برنامه را به دیدنش ترجیح دهد.
محفل: با آنهمه تبلیغی که برایش شد، طبق آمار خود صدا و سیما حداکثر بیست درصد بیننده داشت! من که اصلا ندیدمش، شما چطور؟
مسابقه پنج ستاره: معدود برنامهاین روزهای سیما که تکلیفش با خود مشخص است و با ریتمی تند و اجرایی قابل قبول حداقل روی اعصاب بیننده راه نمیرود اما تغییر مکرر زمان پخش این برنامه دلیلیست برای ندیدنش!
مسابقه شهروند و مافیا: برنامهای که بینندگان دو آتیشه خودش را داشت اما معلوم نشد به چه علتی از شبکه سلامت به شبکه نسیم منتقل شد و در حالیکه سناریوی آن حداقل از سناریوی فصل پیشین جذابتر و دراماتیکتر بود، اما آزمون و خطا برای ساخته شدن برنامهای مفرح با پیامهای آموزشی، باعث رنجش بعضی بینندگان قدیمی آن شد و در نهایت بدون هیچ اعلام قبلی در حالیکه فصل دوم آن به انتها نرسیده بود، از کنداکتور تابستانی شبکه نسیم کنار رفت!
دیگر برنامههای به اصطلاح سرگرم کننده این روزهای دوران «تحول» هم بهتر از برنامههای گفته شده نیست و دکور دهه شصتی و بد یا مجری ناکارآمد و یا فضای ایدئولوژیک برنامه، به مخاطب «بفرما» نمیزند. به عنوان مثال آیا شما برنامه «سید خندان» را که مدیر سازمان صدا و سیما از آن تقدیر ویژه کرده است، توانستهاید حتی ده دقیقه تحمل کنید؟ برنامه «پاورقی» و «دی بی سی» بیشتر باعث خنده شما میشود یا عصبانیت از به سخره گرفته شدن شعورتان و فحشهایی که در دل نثار خود و دیگران میکنید؟
شاید راز عملکرد ضعیف صدا و سیما را بتوان در صحبتهای رییس آن جستجو کرد:
«در دوره جدید اولویت اول ما محتواست. سپس جذابیت و کمیت»
«وقتی سازمان را تحویل گرفتیم دچار تشتت در فرماندهی بودیم و هر کسی هر کاری دوست داشت میکرد اما ما قرار است یکپارچهسازی فرماندهی را جلو ببریم.»
«ما در برابرِ مردم، اخلاق و باورها و اعتقاداتشان مسئولیم. در درجه اول کسی که میخواهد با ما همکار باشد باید این اعتقاد و باور را داشته باشد.»
«هیچ برنامهای نباید از شاخصههای هویتی و نشانهشناسی بومی، ملی، دینی و انقلابی جامعه ایران تهی باشد.»
فری ماه سینمای ایران در کما
خدا لعنت کند باعث و بانیش را.او یکی از بهنرین بازیگران بانوی سینمای44سال اخیر است آثار درخشان و بازیهای خیره کننده ای درکارنامه دارد.برخی از موجودات ناراحت و روان پریش سینمای ایران این بازیگر برجسته را به مسیری بردند که عاقبتش محو شدن بود.فریماه فرجامی اکنون بعداز دو دهه عدم حضور در سینمای ایران در بیمارستان بستری ست و به کما رفته است.خدا نیامرزد آنان که این هنرپیشه قابل تامل را به حاشیه بردند و خودشان اکنون در پیوستاری ویترین قشنگ درون تهی مشغولند و در حال کار.به امید خدا به زندگی برگردد و دوباره شاهد بازیهای درخشانش باشیم
#آرسین_هخامنش
#پایگاه_خبری_تحلیلی_نگاتیو
توهین شبکه نسیم به بینندگانش
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو : مهدی ملک
در حالیکه فصل دوم مسابقه «شهروند و مافیا» از شبکه نسیم به انتها نرسیده بود، شبکه نسیم در اقدامی عجیب کندکاتور تابستانی خود را تغییر داد و در این تغییر کنداکتور خبری از پخش ادامه برنامه «شهروند و مافیا» که روزهای شنبه تا سه شنبه ساعت ۲۱:۳۰ از این شبکه پخش میشد؛ نیست.
این برنامه در سه فصل برای شبکه نسیم تولید شده بود که فعلا اطلاعاتی از زمان پخش مجدد آن منتشر نشده است.
شبکه نسیم در دوران مدیریت جدید، از منظمترین شبکه سیما به نامنظمترین و غیرقابل پیشبینیترین شبکه سیما تبدیل شده است. این تغییر کنداکتور بار اولی نیست که اتفاق میافتد؛ تغییراتی که در بهترین حالت نشانه عدم تفکر صحیح برای انتخاب ساعت پخش برنامههاست. ضمن آنکه توقف ناگهانی پخش برنامهای در حال پخش، جز توهین و بیاحترامی به مخاطب آن برنامه پیامی ندارد.
به آقای خوشرو مدیر شبکه نسیم پیشنهاد میشود به جای دیدار گاه و بیگاه از پشت صحنه برنامهها و خندیدن به برنامههایی که ارزش نگاه کردن هم ندارد، کمی زمان خود را صرف تفکر درباره چینش برنامهها کرده؛ یا حداقل از افرادی توانمند در کنار خود استفاده کند.
همچنین به معاونت سیما و رییس آن سازمان پیشنهاد میشود، کسانی را به عنوان مدیران شبکهها منصوب کنند که از عهده کمترین وظیفه مدیر شبکه که چینش کنداکتور منظم است؛ برآیند. بگذریم از کیفیت نازل برنامهها در شبکه نسیم و تبدیل یک شبکه پرمخاطب به یک شبکه کم مخاطب. به عنوان مثال همین چند وقت پیش، برنامه «هفت ترانه» از شبکه تعطیل شده «شما» به شبکه نسیم منتقل شد که به علت تغییر مجریان خانم برنامه و استفاده از مجریان مردی که توانایی ایجاد ارتباط صمیمانه با مخاطب را نداشتند، به یک برنامه کمبیننده، تبدیل و به کل از کنداکتور شبکه کنار رفت. استفاده از عوامل و مجریان غیرحرفهای در شبکه نسیم باعث شده که برنامهها از جذابیت کمی برای مخاطبان برخوردار بوده و پربیینندهترین برنامه این شبکه بعید است بیش از بیست درصد بیننده داشته باشد؛ آن هم در شبکهای که در دوران مدیران قبلی تا هفتاد درصد بیننده داشت.
“صدا” جایزه بهترین کارگردانی جشنواره مجارستان را دریافت کرد
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:
فیلم کوتاه «voice» ساخته علی عبداللهی برنده جایزه بهترین کارگردانی بیستوپنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان شد و به نهمین دوره از جشنواره فیلم Gbeck کانادا راه یافت.
به گزارش روابط عمومی، فیلم کوتاه «voice» به نویسندگی و کارگردانی علی عبداللهی و تهیهکنندگی حامد قریب برنده جایزه بهترین کارگردانی بیستوپنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان شد.
این جشنواره هر سال یک ارزش ویژه یا معضل اجتماعی را به عنوان مضمون جشنواره در دستور کار قرار میدهد و هدف آن، الهام بخشی در جهت خلق اثر و آغاز گفتمان اجتماعی درباره مضمون طرح شده است.
بیستوپنجمین جشنواره جهانی فیلم «فالودی» مجارستان ۱۷ تا ۲۰ نوامبر برگزار و اکنون برگزیدگان بخشهای مختلف آن اعلام شده است.
همچنین فیلم کوتاه «voice» در تازهترین حضور جهانی خود به نهمین دوره از جشنواره فیلم Gbeck Future Film Festival کانادا راه یافت.
جشنواره فیلم Gbeck بر نسل آینده تاکید بسیاری دارد و برای پشتیبانی از فیلمسازان جوان طراحی شده است. بنابراین از فیلمهای اورجینالی که توسط فیلمسازان جوان در سراسر جهان ساخته شده حمایت میکند.
این جشنواره از تاریخ ۸ تا ۱۰ سپتامبر سال جاری در Prince Edward Island Canada برگزار میشود.
.
فیلم «voice» پیش از این نیز به هجدهمین دوره از جشنواره اتوپیای آمریکا، هفتمین دوره از جشنواره سانداسکرین ایتالیا، دهمین دوره از جشنواره ASFF AS ایتالیا و ششمین دوره از جشنواره لینک انگلستان راه پیدا کرده بود و پخش جهانی آن همچنان ادامه دارد
ابراهیم عزیزی، هانا کامکار، خلیل ظروفچیان بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش پرداختند.
عوامل این فیلم عبارتند از: حامد قریب(تهیهکننده)، شاهین طوفان (مدیر فیلمبرداری)، علی گورانی (تدوین)، محسن نانکلی(صدابردار)، حسین قورچیان (صداگذار)، امید روشنبین (موسیقی)، فربد جلالی (اصلاح رنگ)، محمد حسین قانع (جلوههای ویژه)، میثم اسلامی (مترجم)، هادی میثمی (نوازنده ویلنسل)، ناهید رضایی (منشی صحنه)، محمدرضا امینی، حمزه نصیری، محمد جواد کبیری (گروه فیلمبرداری)، علیرضا خضرایی (عکاس)، شادان کمیلی (گریم)، کیان عزیزیان (تدارکات)، سهراب تیموریان (سینهموبیل)، سعید موسوی (ساخت عروسک) و پخش بینالملل: سولماز اعتماد.
چشم غضب دار بازیگری درگذشت
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو: نامش فخری خوروش بود.در روزگاری بازیگر شد که بازیگری برای زنان همپای جرم بود.از خانواده طرد شد اما به عشق اش که بازیگری بود ادامه داد تا جاییکه خانواده اش به او افتخار کردند.فرازو فرود حس بازیگری و انتقال حس را از طریق چشمانش به مخاطب قابل تامل بلد بود.آخر در مهمانی شبانه و التماس برای دیده شدن بازیگر نشده بود.حسابی خاک صحنه خورده بود تا بازیگری را از آن خود کرده بود.
معروف بود که چشمانش در بازیگری غضب دارد و سگ چشمش به طرز هوشمندانه ای بدو برای انتقال شخصیت هایی که بازی می کرد برای مخاطب کاربرد داشت.یکی از بازیهای جاودانش که همگان دیدند و حجتی بر این سخن است ایفای نفش مهد علیاست در سریال امیرکبیر که به راستی عمق تنفر مخاطب ازین زن را در می اورد و اوج هنر بازیگری خوروش بود.
اهل تبلیغ نبود و در دهه های اخیر کمتر بازی کرد و سر آخر در ینگه دنیا بدرود حیات گفت.روحش شاد
#آرسین_هخامنش