پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی نجفی :اسماعیل شنگله بازیگر کهنه کار سینما و تاتر ایران امروز 25تیر 1401 خاکسپاری می شود.این بازیگر توانمند و خاک خورده که بر اثر کرونا درگذشت ، از جمله بازیگران تاتر جامعه باربد و لاله زار است و بیش از هفتاد دهه در شغل هنرپیشگی به ایفای نقش پرداخت.او در تاتر و تلویزیون آثار قابل توجه و تاملی کارگردانی کرد و بازیگران برجسته ای را پرورش داد.شنگله با وجود توانمندی قابل توجه اش کمتر هنرپیشه نقش اول بود و بیشتر اوقات نقش های مکمل بازی میکرد یا به او پیشنهاد می شد.این هم از بی انصافی این هنر است که بر اساس توانمندی به هنرمندان نقش پیشنهاد نمی کنند بلکه تیپ و قیافه ملاک اصلی ست.
دستات تو دستمه؛آهنگی جدید
پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک: تک آهنگ جدید “دستات تو دستمه” از سینا خانی زاده منتشر شد.
این تک آهنگ کار جدید خواننده جوان کشورمان سینا خانی زاده است که روانه بازار موسیقی شده است .
در کنار این خواننده،پدرام کشتکار در جایگاه آهنگساز و تنظیمکننده حضور دارد.
همچنین ترانه سرایی آن را فریماه حسینی به عهده داشته است.
مسترینگ را نیز ایمان احمدزاده انجام داده است.خانی زاده که پیش از این به عنوان نوازنده و خواننده در عرصه موسیقی فعالیت داشته است، این قطعه را به عنوان اولین اثر خود منتشر کرده است.وی در بیستم اردیبهشت هزارو سيصد و شصت و نه به دنیا آمد.
از سیزده سالگی شروع به یادگیری گیتار کلاسیک کرد و بعد از آشنا شدن با گیتار فلامنکو مشغول به یادگیری آن شد.
سینا خانی زاده سپس در هجده سالگی هارمونیکا را شروع کرد و همزمان دروس تخصصی موسیقی را نزد اساتید به نام فراگرفت .
وی سال نود و پنج توانست عنوان اول مسابقات کشوری گیتار فلامنکو را به خود اختصاص دهد.
این خواننده در رشته مهندسی مواد در کارشناسی فاراغ التحصيل شده است.
نوازنده جوان کشورمان از سال نود و دو تا به حال به عنوان مدرس موسیقی نیز مشغول به کار است.
#پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو
نون درآوردن از اسم مصدق/ امير فرضاللهي
چند سالي بود كه ميخواست اين نمايش را به روي صحنه ببرد؛ نوشته شهرام رحيميان. دكتر نون زنش را از مصدق بيشتر دوست دارد از وقتي كرونا آمد چند بار گروه بازيگران و عوامل اجراييش عوض شدند. حاشيههاي زيادي بهپا شد به خصوص با درددلهاي قابل توجه بازيگرش. تقريبا به اين نتيجه رسيده بوديم كه احتمال زياد كار جديد مرزبان كار خوبي نيست اما به اين بسنده نكرديم و در روز جهاني تئاتر [هفتم فروردين] به ديدن آن در سالن اصلي تئاتر شهر رفتيم، چيزي كه ديديم و شنيديم بسيار كمتر شبيه تئاتر بود با بليت صد هزار توماني و سالن چهارصد و پنجاه نفره سالن اصلي. بيشتر ديديم كه اين آدم از اسم مصدق دارد پول درميآورد. از آنجا كه بيشتر كارهاي مرزبان را در سهدهه اخير ديدهام قطعا ميتوانم بگويم كه اين ضعيفترين كاري است كه هادي مرزبان روي صحنه برده است. حامد كميلي كه نقش دكتر نون را بازي ميكرد از آنجا كه بيان تئاتري ندارد و تجربهاي در تئاتر نياموخته صدايش به مخاطب نميرسد و يا به زحمت صدايش ميرسد و اساسا بيانش مناسب تئاتر نشده است. در بازي زبان بدن نيز كميلي نقش دكتر نون را به سان مفلوكها و بيچارههاي خيابانگرد و دستانش را به حالت معلولهاي جسمي حركتي در سراسر نمايش درآورده و بسيار مشخص است كه مطالعه و تعريفي از اين شخصيت كه يار مصدق بوده است ندارد؛ اين درست كه دكتر نون گرايشش به مرده متحرك بودن بيشتر از آرمانخواهي است اما اين دليل نميشود كه حامد كميلي اين شخصيت را به حقيرترين وضع ممكن اجرا كند. او ميتوانست اجراي پرصلابتي از يك شخصيت متزلزل داشته باشد و اين بازي بسيار ضعيف را در معرض نمايش قرار ندهد. ايستادن و حركتش بر صحنه تمثال معتادان است و شايد راهكار مرزبان يا كميلي براي جلوهگر شدن شخصيت ضعيف دكتر نون. اما به كميلي و مرزبان يادآور ميشويم كه بيست و پنج سال پيش حسن پورشيرازي تيپ يك معتاد را در نمايش دندون طلا در حاليكه نقش اول، دوم و يا سوم آن كار نبود آنچنان خوب و ممتاز بازي كرد كه بازي برخي بازيگران برجسته آن كار تحت تاثير بازي پورشيرازي قرار گرفت و هكذا… بازي بهنام تشكر نيز در نقش دكتر مصدق به هيچ وجه در خور شأن اين شخصيت تاريخي نيست. البته كه بهنام تشكر به واسطه خاستگاه تئاترياش اصول بازي در صحنه را ميداند اما بازياش در نمايش هادي مرزبان به واسطه نقشهاي بسيار زيادي كه گونه كمدي در سينما و تلويزيون ايفا كرده؛ زير سايه اين نقشها قرار ميگيرد و كاريكاتوري بر اين شخصيت خيرخواه تاريخ ايران محسوب ميشود، چراكه از بازي كردن در نقشهاي جدي و پرصلابت فاصله گرفته و بهتر است به همان پول درآوردنش در آن گونه نقشها ادامه دهد.
در طراحي صحنه اين كار بهسان ديگر كارهاي مرزبان مخاطب در معرض يك دكور پلهاي نيم طبقه قرار دارد كه هميشه به واسطه نوشتههاي زندهياد اكبر رادي در نمايشهاي هادي مرزبان توجيه اقناعكننده بود. اما اينكه در اين كار چرا بايد طراحي صحنه شبيه آن آثار باشد به هيچ وجه قابل باور و قبول نيست و به نظر ميرسد مرزبان خواسته با كمترين هزينه اين كار را روي صحنه ببرد و يا اين كارش نيز تداعيكننده كارهاي قبلياش براي مخاطبش باشد كه تصورها، باور و اجراي غلطي است و كار با كار به لحاظ ماهيتي فرق دارد و ميبايست با توجه به موضوع و ساختار و بافتار ماهيت آثار؛ طراحي صحنه متناسب شكل بگيرد. شخصيتهاي فرعي در اين نمايش بسيار اغراق شده در بازي و طراحي گريم و لباسند؛ به ديگر سخن يا لاتند يا سليطه و مردم عادي كوي و برزن در اين نمايش ديده نميشوند و اين هم يكي از پندارهاي غلط مرزبان در اين كار بسيار ضعيفش است. ميزانسن اصلا در اين نمايش معني ندارد و هويت نمييابد. ايست يا حركت بازيگران اصلي و فرعي هرگز دليل اقناعي براي مخاطب ندارد و به نظر ميرسد حاشيههاي ايجاد شده و شتابزدگي در تمرين براي رسيدن به اجرا مهمترين عامل اين ميزانسن تماما غلط و باري به هر جهت است. درنهايت ميتوان به يقين گفت اين كار ضعيفترين كار هادي مرزبان روي صحنه به عنوان كارگردان در تمام عمرش است و كجسليقگي در انتخاب بازيگران و اجراي صحنهاي آنچنان در اين كار زياد است كه ما را به يقين ميرساند كه اين بار با بليت صد هزار توماني فقط براي پول درآوردن آماده شده و به هيچ وجه ارزش ديدن ندارد.
#امیر_فرض اللهی
# هادی_مرزبان
#مصدق
#تیاتر
#روزنامه _اعتماد
