خانه وبلاگ صفحه 21

اسماعیل شنگله امروز خاکسپاری می شود

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی نجفی :اسماعیل شنگله بازیگر کهنه کار سینما و تاتر ایران امروز 25تیر 1401 خاکسپاری می شود.این بازیگر توانمند و خاک خورده  که بر اثر کرونا درگذشت ، از جمله بازیگران تاتر جامعه باربد و لاله زار است و بیش از هفتاد دهه در شغل هنرپیشگی به ایفای نقش پرداخت.او در تاتر و تلویزیون آثار قابل توجه و تاملی کارگردانی کرد و بازیگران برجسته ای را پرورش داد.شنگله با وجود توانمندی قابل توجه اش کمتر هنرپیشه نقش اول بود و بیشتر اوقات  نقش های مکمل بازی میکرد یا به او پیشنهاد می شد.این هم از بی انصافی این هنر است که بر اساس توانمندی به هنرمندان نقش پیشنهاد نمی کنند بلکه تیپ و قیافه ملاک اصلی ست.

گل به خودی در سینما؛ با #من _ هم

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک:  از ابتدای تاریخ سینمای ایران تاکنون؛عده ای بر آنند که سینما و هنر را مطربی بخوانند و امری فاسد.در طول تاریخ سینما این عده گاهی با بهانه هایی توانسته اند به سینما که هنر هفتم است دراین خصوص بتازند و مثال هایی بیاورند اما هرگز نتواسته اند این توهم بزرگ را ثابت کنند.اخیرا عده ای از سر احساس و هیجان و عدم آگاهی کافی از عواقب کارشان کارزاری 800نفری راه انداخته اند مبنی بر # من_هم.بدین مفهوم که به من هم تعرض شده.قاضی نیستیم و در امر حقوق تخصص نداریم اما این را میدانیم که تهمت و اثبات تهمت بدین سادگی ها نیست.باید مدارک ادله وشواهد محکم اورد تا بتوان کسی را در این خصوص متهم و اثبات جرم کرد.خلاصه که از عواقب این حرکت جمعی همین بس که فردی بیسواد بی مطالعه و نا اگاه در همه زمینه ها با این آتو و گل به خودی آنان،از ذوق مرگی اعلام کرده وسعت این فساددر سینما  آنچنان زیاد است که باید هرکسی بدو تعرض نشده است بیاید و اعلام کند.به دیگر سخن این فرد که تمام گفته هایش لاطایل و هرزه گویی ست فرض را بر این قرار داده که سینمای ایران و اهالی اش فاسدند،مگر آنکه خلافش ثابت شود.حال باید ازین جماعت که مبدع و موتور این حرکت بودند پرسید آیا با این شیوه و کارزار به منظور و هدف خود رسیدید؟ آیا هرگز تصور میفرمودید این کارزار باعث اطلاق اینگونه رویکردهای سلبی ، تنگ نطرانه و یکسویه می شود و کل سینمای ایران زیر سوال می برد؟آیا هدف شما دقیقا همین بود؟یا اصلا در مخیله شما هم این باور متوهم تر نمی گنجید؟آیا بهتر نبود در خصوص تعرض و آزار برخی همکاران در همان زمان با شواهد و دلایل کافی در سندیکای مربوطه و یا دادگاه حاضر میشدید و متعرضین را به چالش کشیده و جلوی رفتار گستاخانه شان را می گرفتید؛تا اینکه با راه انداختن این کارزار ، دامان سینما را نزد دشمنان قسم خورده آن،با اتهامی بزرگ و واهی لکه دار کنید؟ کاش در امضا و مطالبه گر بودن اینگونه کارزار ها از روی هیجان و احساس رفتار نکنیم و به همه عواقب سیاه و سفید آن بیاندیشیم.

#جنبش_من _هم

#سینما

#تعرض_ و_آزار_جنسی

رایتل سیم کارت شما را می سوزاند تا به خودتان بفروشد

بنا به گزارش های رسیده مردمی اخیرا شرکت رایتل به بهانه های واهی سیم کارت مردم را می سوزاند تا با مراجعه مردم؛همان سیم کارت را به صاحبش دوباره بفروشد.اسم این کار مشخص است که چیست.جادارد وزیر ارتباطات به این شیوه غیر انسانی و تعرض به حقوق شهروندی ورود کرده و جلوی این اجحاف به مردم نجیب و شریف ایران را بگیرد

#رایتل

#سیم کارت

#سوزاندن

#خرید مجدد سیم کارت

بلیط را ارزان کنید؛ مردم با سینما آشتی می کنند

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک:  ریزش ده ملیون نغری مخاطب سینما در ایران موضوع ساده ای نیست.کرونا بهانه ای شد تا برخی سودجویان ودلالان ،سو استفاده کنند و به بهانه تورم قیمت بلیط سینما را به میزانی برسانند که سینما رفتن به تفریحی لوکس برای خانوار ایرانی تبدیل شود؛آنهم در شرایطی که مردم شریف و نجیب ایران با نان سهمیه بندی روبرو هستند و زنده ماندنشان خدایی ست.از آنجا اقتصاد سینما در ایران غالبا ویژه خواری ست و معمولا سود قبل از اکران به تهیه کنند گان صوری می رسد و بسیاری از تهیه کنندگان نیازی به فروش در گیشه برای رسیدن به سود و سرمایه شان نداردند افزایش بی ملاحظه بلیط سینما باعث قهر بسیار جدی مردم عادی و حتا طبقه متوسط با سینما شده است.اکنون به طور متوسط برای یک خانوار ایرانی سینما رفتن و کمی خوراکی خوردن دست کم چهارصد هزارتومان خرج دارد.این در حالی ست که قیمت بلیط سینما به میزانی افزایش یافته که سینما رفتن موضوعی لوکس و غیر ضروری شده است. واجب به نظر می آید که مدیریت سینما ،سینماداران و تهیه کنندگان باید با هم اندیشی لازم فکری برای ارزان کردن بلیط سینما کنند تا مردم با سینما آشتی کنند و توان مالی سینما رفتن بیابند

#قهرمردم با سینما

#بلیط ارزان

#آشتی مردم با سینما

#بلیط ارزان

تاتر را دریابید/غلامرضا عربی

آنقدر وضعیت مالی تاتر خراب است که شاید از هر غیر تاتری درمورد آن سوال شود میتواند پاسخی به این سوال بدهد که از واقعیت ماجرا دور نیست.
به رغم فشارهای موجود اقتصادی در جامعه،اهالی تاتر هنوز در حال احیای جسم نیمه جان این هنر مظلومند. برای احیای تاتر کار به تنفس مصنوعی رسیده اما هیچ مسئول سیاستگزاری تلاشی برای برون رفت از این بحران از خود نشان نمیدهد.تاتر میمیرد اگر به دادش نرسیم.در تمام نقاط جهان تاتر حتی در بخشهای خصوصی مورد حمایت دولتهاست.اینجا اما حتی نمایشها در بخشهای دولتی هم از حمایت مالی برخوردار نیستند.مگر نمایشهایی با مختصات مشخص و تعریف شده.این بخش بندی خلاقیت را از تاتر میگیرد و اکوسیستم فضای تاتر را برهم میزند.
تاتر هنریست که از دل اتفاقات و دگرگونیهای جامعه برمی خیزد و حرف آدمهای جامعه خود رابیان میکند و خود مسیر خود پیدا میکند.تاتر زبان بی زبانی نقد روزگار خویش است. شاید به شکل بیرونی هیچ مخالفتی با تاتر اندیشمند نباشد اما همین عدم توجه به این بخش ممکن است آسیبی جبران ناپذیر به تاتر معنا گرا و مردمی وارد کند.
از بدو شروع تولید تاتر هیچ حمایتی دیگر در هیچ بخشی دیده نمی شود…از پلاتوهای خصوصی با اجاره های سنگین گرفته تا هزینه های سرسام آور اجرا.هنر که توجیه اقتصادی نباید داشته باشد.
انتظارِ داشتن توجیه اقتصادی از تاتر انتظاریست واهی. هنر بنگاه اقتصادی نیست.حمایت از تاتر سرمایه گذاری برای کاهش ناهنجاری در هر جامعه ای است. گزارشی از بخش اقتصادی یک تاتر را بررسی کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید.برای مثال نمایش شهادت پیوتر اوهه که ما اجرا کردیم…چیزی نزدیک به ۶ برابر درآمد خودش هزینه در بر داشته…این به معنای شکست این پروژه نیست چرا که در بخش هنری با استقبال فراوان مواجه بوده اما در بخش اقتصادی نه….در طول اجراهای این نمایش به یک باره تورم سیر ناگهانی صعودی رابه خود میبیند، بعد از چند روز تعطیلی های وفات و بعد از آن رحلت امام(ره) در نیمه خرداد را تجربه میکند…چندی بعد ساختمان متروپل ریزش میکند و بعد از آن قطار از ریل خارج می شود…..مدام حوادثی که منجر به عزای عمومی جامعه می شود را در مسیر اجرا تجربه میکند و در نتیجه ی این امر بازدهی اقتصادی کاهش میابد آنهم برای اجرائی که ۴ سال از درخواست برای اجرای آن میگذرد و دیگر نمی شود برنامه اجرائی آن را تغییر داد.
این اتفاق برای تمام اجراهای همزمان این نمایش هم وجود داشته ، دارد و همواره ممکن است که بوجود آید اما جان کلام اینجاست که چرا باید یک گروه تاتری دغدغه گیشه داشته باشد؟
این نگرانی اصل و ریشه و فلسفه اجرای نمایش را دچار چالش میکند.
به قول حضرت حافظ : کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟ و کماکان خاطر اهالی تاتر از این وضعیت حزین است.
برای تولید تاتر اولین سوال در ذهن گروه اجرایی اینست. آیا اجرا میفروشد؟ و رسالت تاتر در این میان در لایه هایی دورتر و در اکثریت موارد حتی نادیده گرفته میشود چون تاتر مجبور است برای پیدا کردن توجیه اقتصادی ، تغییراتی اساسی در ساختارِ شکل و محتوائی خود ایجاد کند و این خطر است،خطر.
تاتر را دریابید.
آقایان مسئول ، دست تاتر را بگیرید که امروز بخشی از نیاز و درمان این جامعه فسرده را تاتر میتواند مرهم باشد.
تاتر را دریابید.
این صدای خس خس نفسهای آخر است.
تاتر را دریابید.

#پاایگاه_خبری_تحلیلی_نگاتیو

#تاتر

#تاتر_را_دریابید

متخصص؛ به ری برس

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک :چندی ست بر معابر تهران این جمله دکتر چمران درج شده: شخصی که تخصص ندارد و مسیولیتی می گیرد ؛تقوا ندارد.از آنجا که شهردار تهران آقای زاکانی دکتر است یعنی متخصص است اما تخصص اش چیز دیگری ست و ربطی به شهرداری ندارد و البته این متلک را برای پستی بالاتر بر تهران نهاده،و خود را باتقوا می پندارد و البته متخصص باید به ایشان خاطر نشان شد که جنوب شهر تهران هم اکنون نیازمند یاری اش است.نمیدانیم ایشان دقیقا کی به ری سر زده اما محض اطلاع ایشان باید بگوییم از پل چوبی تا مرکز ری به ندرت روشنایی کافی وجود دارد.قبل و بعداز آزادگان اصلا روشنایی و گارد ریل و نور گیر وجود ندارد و رانندگی را بسیار مشکل می سازد.بوستان و فضای عمومی و مبلمان شهری در جنوب شهر اصلا وجود ندارد و آقای زاکانی که خود را متخصص می داند باید به این امور رسیدگی فوری کند

دستات تو دستمه؛آهنگی جدید

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک: تک آهنگ جدید “دستات تو دستمه” از سینا خانی زاده منتشر شد.
این تک آهنگ کار جدید خواننده جوان کشورمان سینا خانی زاده است که روانه بازار موسیقی شده است .
در کنار این خواننده،پدرام کشتکار در جایگاه آهنگساز و تنظیم‌کننده حضور دارد.
همچنین ترانه سرایی آن را فریماه حسینی به عهده داشته است.
مسترینگ را نیز ایمان احمدزاده انجام داده است.خانی زاده که پیش از این به عنوان نوازنده و خواننده در عرصه موسیقی فعالیت داشته است، این قطعه را به عنوان اولین اثر خود منتشر کرده است.وی در بیستم اردیبهشت هزارو سيصد و شصت و نه به دنیا آمد.
از سیزده سالگی شروع به یادگیری گیتار کلاسیک کرد و بعد از آشنا شدن با گیتار فلامنکو مشغول به یادگیری آن شد.
سینا خانی زاده سپس در هجده سالگی هارمونیکا را شروع کرد و همزمان دروس تخصصی موسیقی را نزد اساتید به نام فراگرفت .
وی سال نود و پنج توانست عنوان اول مسابقات کشوری گیتار فلامنکو را به خود اختصاص دهد.
این خواننده در رشته مهندسی مواد در کارشناسی فاراغ التحصيل شده است.
نوازنده جوان کشورمان از سال نود و دو تا به حال به عنوان مدرس موسیقی نیز مشغول به کار است.

#پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو

حذف سینما از سبد فرهنگی خانوار ایرانی

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو. سید مهدی ملک : گرانی های سرسام آور وتورم وحشتناک موجود در ایران سبب شده سینما رفتن به طرز چشمگیری از سبد فرهنگی خانوار ایرانی حذف شود.یاداوری این موضوع نه سیاه نمایی است نه غیر واقعی.کافی ست نظری به گیشه سینما ها و فروش فیلم ها بعداز کرونا بیاندازیم و گرانی ناخواسته بلیط سینما بر محور تورم سرسام اور در ایران از علت های این موضوع است.این که در شرایط کنونی مخاطبان گیشه ای سینما در ایران کیست تاحدود قابل توجهی مشخص است.عاشقان سینما ،فیلم باز ها و گروهی از مردم که از پس گرانی سینما رفتن با خانواده بر می آیند.به دیگر سخن سینما رفتن و فیلم دیدن در سالن سینما به معنای عام آن به سیک زندگی لوکس دارد هزیمت می کند و با فقیر تر شدن طبقه متوسط و طبقه آسیب پذیر در ایران،سینما در ایران به مقوله ای لوکس تبدیل می شود.مگر معجزه ای رخ دهد دست فرمانی عوض شودو در سطح کلان شرایط سیاسی اجتماعی ایران در دنیا بر ریل دیگری براند.

پرسپولیسم آرزوست به چاپ چهارم رسید

کتاب تاریخی پرسپولیسم آرزوست نبشته سیاوش پهلوان به چاپ چهارم رسید.این کتاب که با استقبال قابل توجه علاقه مندان فوتبال وهواداران  باشگاه همیشه مردمی پرسپولیس واقع شده است ،حاصل کوشش قابل درنگ سیاوش پهلوان در تاریخ باشگاه پرسپولیس،نتایج به دست آمده و مستندات تاریخی ست.سیاوش پهلوان که از تباری با کنیه و خاندانی مطبوعاتی ست قلم تاثیر گذاری در جامعه هواداری فوتبال دارد و در این کتاب عکس های نایاب و کم یابی را با کوشش شخصی اش باچاپی رنگی و هزینه ای شخصی در معرض هواداران پرسپولیس قرار داده است.خرید و خوانش این کتاب به هواداران پنجاه ملیونی پرسپولیس توصیه می شود چرا که با خوانش و تماشای این اثر ،شناخت هواداران از بازیکنان،تاریخ باشگاه، نتایج ،موسسین و مستندات تاریخی این باشگاه همیشه مردمی بالا می رود و در کنار شور و هیجان، دانایی نیز چاشنی فرهنگ هواداری پرسپولیسی ها بیشتر خواهد شد.

#پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو

#پرسپولیس

#سیاوش پهلوان

نون درآوردن از اسم مصدق/ امير فرض‌اللهي

چند سالي بود كه مي‌خواست اين نمايش را به روي صحنه ببرد؛ نوشته شهرام رحيميان. دكتر نون‌ زنش را از مصدق بيشتر دوست دارد از وقتي كرونا آمد چند بار گروه بازيگران و عوامل اجراييش عوض شدند. حاشيه‌هاي زيادي به‌پا شد به خصوص با درددل‌هاي قابل توجه بازيگرش. تقريبا به اين نتيجه رسيده بوديم كه احتمال زياد كار جديد مرزبان كار خوبي نيست اما به اين بسنده نكرديم و در روز جهاني تئاتر [هفتم فروردين] به ديدن آن در سالن اصلي تئاتر شهر رفتيم، چيزي كه ديديم و شنيديم بسيار كمتر شبيه تئاتر بود با بليت صد هزار توماني و سالن چهارصد و پنجاه نفره سالن اصلي. بيشتر ديديم كه اين آدم از اسم مصدق دارد پول درمي‌آورد. از آنجا كه بيشتر كارهاي مرزبان را در سه‌دهه اخير ديده‌ام قطعا مي‌توانم بگويم كه اين ضعيف‌ترين كاري است كه هادي مرزبان روي صحنه برده است. حامد كميلي كه نقش دكتر نون را بازي مي‌كرد از آنجا كه بيان تئاتري ندارد و تجربه‌اي در تئاتر نياموخته صدايش به مخاطب نمي‌رسد و يا به زحمت صدايش مي‌رسد و اساسا بيانش مناسب تئاتر نشده است. در بازي زبان بدن نيز كميلي نقش دكتر نون را به سان مفلوك‌ها و بيچاره‌هاي خيابانگرد و دستانش را به حالت معلول‌هاي جسمي حركتي در سراسر نمايش درآورده و بسيار مشخص است كه مطالعه و تعريفي از اين شخصيت كه يار مصدق بوده است ندارد؛ اين درست كه دكتر نون گرايشش به مرده متحرك بودن بيشتر از آرمانخواهي است اما اين دليل نمي‌شود كه حامد كميلي اين شخصيت را به حقيرترين وضع ممكن اجرا كند. او مي‌توانست اجراي پرصلابتي از يك شخصيت متزلزل داشته باشد و اين بازي بسيار ضعيف را در معرض نمايش قرار ندهد. ايستادن و حركتش بر صحنه تمثال معتادان است و شايد راهكار مرزبان يا كميلي براي جلوه‌گر شدن شخصيت ضعيف دكتر نون. اما به كميلي و مرزبان يادآور مي‌شويم كه بيست و پنج سال پيش حسن پورشيرازي تيپ يك معتاد را در نمايش دندون طلا در حالي‌كه نقش اول، دوم و يا سوم آن كار نبود آنچنان خوب و ممتاز بازي كرد كه بازي برخي بازيگران برجسته آن كار تحت تاثير بازي پورشيرازي قرار گرفت و هكذا… بازي بهنام تشكر نيز در نقش دكتر مصدق به هيچ وجه در خور شأن اين شخصيت تاريخي نيست. البته كه بهنام تشكر به واسطه خاستگاه تئاتري‌اش اصول بازي در صحنه را مي‌داند اما بازي‌اش در نمايش هادي مرزبان به واسطه نقش‌هاي بسيار زيادي كه گونه كمدي در سينما و تلويزيون ايفا كرده؛ زير سايه اين نقش‌ها قرار مي‌گيرد و كاريكاتوري بر اين شخصيت خيرخواه تاريخ ايران محسوب مي‌شود، چراكه از بازي كردن در نقش‌هاي جدي و پرصلابت فاصله گرفته و بهتر است به همان پول درآوردنش در آن گونه نقش‌ها ادامه دهد.

در طراحي صحنه اين كار به‌سان ديگر كارهاي مرزبان مخاطب در معرض يك دكور پله‌اي نيم طبقه قرار دارد كه هميشه به واسطه نوشته‌هاي زنده‌ياد اكبر رادي در نمايش‌هاي هادي مرزبان توجيه اقناع‌كننده بود. اما اينكه در اين كار چرا بايد طراحي صحنه شبيه آن آثار باشد به هيچ وجه قابل باور و قبول نيست و به نظر مي‌رسد مرزبان خواسته با كمترين هزينه اين كار را روي صحنه ببرد و يا اين كارش نيز تداعي‌كننده كارهاي قبلي‌اش براي مخاطبش باشد كه تصورها، باور و اجراي غلطي است و كار با كار به لحاظ ماهيتي فرق دارد و مي‌بايست با توجه به موضوع و ساختار و بافتار ماهيت آثار؛ طراحي صحنه متناسب شكل بگيرد. شخصيت‌هاي فرعي در اين نمايش بسيار اغراق شده در بازي و طراحي گريم و لباسند؛ به ديگر سخن يا لاتند يا سليطه و مردم عادي كوي و برزن در اين نمايش ديده نمي‌شوند و اين هم يكي از پندارهاي غلط مرزبان در اين كار بسيار ضعيفش است. ميزانسن اصلا در اين نمايش معني ندارد و هويت نمي‌يابد. ايست يا حركت بازيگران اصلي و فرعي هرگز دليل اقناعي براي مخاطب ندارد و به نظر مي‌رسد حاشيه‌هاي ايجاد شده و شتابزدگي در تمرين براي رسيدن به اجرا مهم‌ترين عامل اين ميزانسن تماما غلط و باري به هر جهت است. درنهايت مي‌توان به يقين گفت اين كار ضعيف‌ترين كار هادي مرزبان روي صحنه به عنوان كارگردان در تمام عمرش است و كج‌سليقگي در انتخاب بازيگران و اجراي صحنه‌اي آنچنان در اين كار زياد است كه ما را به يقين مي‌رساند كه اين بار با بليت صد هزار توماني فقط براي پول درآوردن آماده شده و به هيچ وجه ارزش ديدن ندارد.

#امیر_فرض اللهی

# هادی_مرزبان

#مصدق

#تیاتر

#روزنامه _اعتماد