خانه وبلاگ صفحه 39

شهاب راحله؛رییس کانون نمایشگران خیابانی شد

جلسه هیئت مدیره کانون نمایشگران خیابانی خانه‌تئاتر جهت انتخاب رئیس و مسئولان کمیته‌ها تشکیل شد و شهاب راحله به عنوان رئیس هیئت مدیره این کانون انتخاب شد. در ادامه این جلسه ابوذر چهل امیرانی به عنوان نائب رئیس، حمیدرضا نوری به عنوان مسئول روابط‌عمومی و تبلیغات، محمود عباس‌زاده به عنوان مسئول کمیته جشنواره‌ها انتخاب شدند .ژاله کاظمی، مسئول عضویت و پرسنلی اعضا  میلاد مولوی، مسئول کمیته پژوهش و زهرا غلامی، مسئول کمیته رفاه این کانون شدند. کانون نمایشگران خیابانی یکی از تشکل های صنفی خانه تاتر است

 

تا فرش قرمز پهن نکنید؛اکران نمی کنیم

تهیه کننده دو عدد فیلمفارسی در مصاحبه با ایسنا گفته است به دلیل عدم حمایت ویژه شهرداری و سازمان سینمایی از دو فیلمی که تهیه کننده اش هستم این فیلمها، از یکشنبه که سینماها باز می شوند، اکران نمی شود تا این حمایت های خاص مهیا شود.اینحاست که باید ندا سر داد کجایی غلامرضا فرجی که فریاد وا اسفا سر بدهی و دسته سینه زنی مهیا کنی ازین همه مظلومیت تهیه کننده نامبرده چرا که ایشان دهه هاست که در ارشاد نماینده به حق جریان  سینمای بدنه است و در دفاع از فیلمفارسی هرگز از هیچ حمایتی دریغ نکرده بل انکه خودرا شهید فرموده تا فیلمفارسی ازایشان راضی بماند.سینمایی که هدفش تنها ارضای نیازهای سطحی مخاطب است.این نهیه کننده که توقغات رانتی ازین دو مرکز دولتی و انتخابی دارد به طرزی قابل توجهی در روزگار کرونا توقعات عجیب غریب دارد تا این دو فیلمفارسی محض که از اسمشان تا قصه باسمه ای اش توهین به طبقه بدون وکیل اجتماع است را اکران کند.طبقه فرو دست جامعه و جنوب شهری ها که سینماگران تامی توانند در حق شان جفا می کنند و هیچ وکیل مدافعی ندارند .این در حالیست که یکی ازین دوفیلم شاکی خصوصی دارد و طبیعتا تا موقعی که رضایت شاکی حاصل نشود نمیتوان این فیلمفارسی محض و تحریفی که از شخصیت جوانان جنوب شهری انجام داده است را اکران کنند. ببینید سینمای ایران کارش به کجاها کشیده شده است که شاهد این گونه رانتخواری ها و توقعات ویژه است.وا اسفا ازین همه خود خواهی و خردورزی

پدرسالار رفت

محمد علی کشاورز بازیگر برجسته تاتر و  سینمای ایران امروز بیست و پنجم خرداد ماه هزارو سیصدو نود و نه بدرود حیات گفت.او که زاده اصفهان بود بالغ برشصت سال از عمر خودرا به بایگری در تاتر  سینما و تلویزیون پرداخت.اثار شاخصی همچون گاو صادق کرده هزاردستان کمال الملک مادر پدر سالار و…شاهد هنر نمایی این بازیگر برجسته بود.

مجله”آزما”به جهان پس از کرونا پرداخت

یکصد و چهل و هفتمین شماره ماهنامه فرهنگی آزما منتشر شد
در این شماره آزما پرونده ای با عنوان «کرونا جهان را لرزاند» با گفتارهایی از دکتر ناصر فکوهی، دکتر بهمن نامور مطلق، دکتر سرمد قباد، لوریس چکناواریان و محمدرضا اصلانی را می خوانید.
در پرونده دوم این شماره آزما تاثیر هدایت و بوف کور برادبیات داستانی ایران مورد بررسی قرار گرفته و در این رابطه مطالبی از خانم دکتر حورا یاوری ، محمود حسینی زاد، محسن یلفانی، احمد آرام و محسن حکیم معانی را خواهید خواند.
صد و چهل و هفتمین شماره آزما همچون همیشه مجموعه ای است از شعر، داستان و نقد و نظر درباره ادبیات ، تاتر و هنر است.آزما به سردبیری هوشنگ اعلم و مدیرمسیولی ندا عابد منتشر می شود

نمک به حرام بودن شاخ و دم ندارد

همین که از نردبان کسی بالا بروی و حقش را به جا نیاوری نمک به حرامی .حقش را به جا نمی اوری هیچ، لااقل ترور شخصیتی اش نکن و اورا وکیل مدافع موجودی چپاولگر نخوان.چپاولگری که بودجه بسیار عظیمی به باد داده و باید در شرایطی که 1دلار ارزش 17برابری دارد از کیسه بیت المال پول بسیاری به یک گرگ باران دیده داد به خاطر حماقت مهمانی که برای خودنمایی اورده ای و هیچ دلیلی برای این حماقت بزرگش ندارد و سعی در ماست مالی فراوان داشت …بی معرفت که بویی از انسانیت نبرده ای.کوچولوی کوتاه قامت جسمی فکری.تو وسیله تخریبی اما فکر میکنی نقش اولی. سیاهی لشکری.سیاهی لشکری که دولت مستعجل ات زودتر از آنی که فکر میکنی پایان می یابد.بتاز که دوره توست اما بدان که نقش منفی داری بازی میکنی و شمرخوانی.هرگز مپندار که مرغ حق گویی.کفتاری هستی که بر سبیل راه یک باهوش، ایستاده ای و رجز میخوانی و جولان می دهی و او اگر سکوت میکند به حماقتت می خندد نه اینکه حرفی و حقی برای گفتن نداشته باشد.عربده مستانه بکش بچرخ تا بچرخیم تا روزت شب شود وشب ات کابوس همیشگی.او اکنون اراده کند توفان تورا به جایی میبرد که چیزی از آبرویت باقی نماند .کوچکتر از آنی که بر تو بتازد .در حسرتش بمان و جولان بده. شک نکن ذره ای محبوبیت نداری و همگان تورا به چشم یک خیانت کار می نگرند.حتا مهمان هایت.درجهالت خود بمان و حظ ببر ازین فرصت توخالی

گُل به خودی در مرحله پیش تولید

به گزارش مشاور رسانه ای فیلم؛ « گُل به خودی» به کارگردانی احمد تجری و تهیه کنندگی علی قائم مقامی بعنوان اولین فیلم سینمایی ژانر کودک و نوجوان در سال جدید بزودی ساخته می شود.
فیلمنامه این اثر نوشته مشترک احمد تجری و لاله قهرمانی است وفضايي رئال ، عروسكي و موزيكال دارد.
داستان این فیلم قصه آمال و آرزوهاي چند کودک است كه در پرورشگاه زندگي مي كنند و به كمك چند عروسك وارد ماجراهايي فانتزی و پر استرس می شوند. گفتنی است کیومرث پور احمد کارگردان نام آشنای سینما بعنوان مشاور کارگردان در این پروژه سینمایی حضور دارد.

کودتا در شورای صنفی نمایش

محسن امیر یوسفی را صدا میکنند که بابت زحماتش در شورا ازو تقدیر کنند در اثنای این تقدیر ناخواسته بحث انتخابات را مطرح می سازند و امیریوسفی با بیان اینکه نماینده کانون کارگردانان خانه سینما خودش نیست و میخواهد فیلم بسازد نامه معرفی رضا درمیشیان به عنوان نماینده این کانون با سربرگ و امضای رسمی اعضای شورای مرکزی به شورا ارایه میکند اما اعضای شورا که در موقعیت هاچمز گیر کرده اند به انتصاب می پردازند و بدون حضور نماینده مهم ترین صنف سینمای ایران از میان خود در حالیکه امیریوسفی جلسه را ترک کرده است یکی را برمیگزینند.قانون قانون گفتن امشب فردی که قبلا برای حضور فیلم مورد نظرش در جشنواره مستند با یکی از اعضای هیات انتخاب ،گلاویز شده  است فرار به جلویی از جنس ان بازیگری ست که برای پوشاندن ضعف های فاحش فیلمنامه نوشته شده اش در جشنواره فیلم فجر جنجال و عربده کشی راه انداخت.به همین راحتی همه چیز سطحی و فرمایشی شده است فرمایشی تر از همیشه.این داستان طولانی تر ازین حرفهاست میخواهند محسن امیریوسفی این انسان باشرف و صادق را در چاله های عظیم بیاندازند برایش نقشه ها کشیده اند فقط برای اینکه از فلان بازیگر پنجاه سال پیش حمایت کرده و موضوع فیلمهایش آینه تمام نمای اجتماع است

قلعه گبری موزه تاریخ ری می شود

پایگاه خبری تحلیلی نگاتیو:حسن خلیل ابادی رییس کمیسیون میراث فرهنگی شورای شهر تهران از توافق با تولیت حرم حضرت عبدالعظیم درباره موزه شدن قلعه زرتشتی های ری خبر داد.این عضو شورای شهر تهران افزود: پس از گرفتاری کرونا این مهم انجام می شود.قلعه گبری ری که بالغ بر دوهزار سال قدمت دارد اکنون به عنوان انبار مورد استفاده است و این توافق قابل تامل حرکتی بسیار مثبت در جهت احیای جاذبه های گردشگری شهرهفت هزار ساله ری است که در کنار بی تفاوتی برخی از شهرداران تهران در ادوار مختلف مظلوم واقع شده است.اکنون اطراف بیرونی این پایگاه مهم تاریخی محل جولان معتادان  و بی خانمان هاست و شایسته است بدین وضع به نحوی مطلوب سرو سامان داده شود و این قلعه باستانی هویت واقعی خودرا باز یافته و به شایستگی پس از مرمت تخصصی وزارت  گردشگری پایگاهی برای جذب صنعت بزرگ توریسم شود و زوابای مختلف شاخصه های تاریخی اجتماعی فرهنگی این شهر باستانی ایران جلوه گر شود.

کرونا به ما اموخت:

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم     که تا ناگه زیکدیگر نمانیم.یاداور شد قدر سرمایه های اجتماعی مان را از مادبات بیشتر بدانیم مادیات از دست برود دست یافتنی ست اما سرمایه های اجتماعی که نخبگان جامعه را شامل میشود و صاحبان تجربه و دانش اگر از دست بروند شاید قرنها طول بکشد جایگزینی برایشان بیابیم;;کرونا هنوز هم به ما دارد اسیب می زند اما دمکرات است و عدالت سرش می شود البته که ما مردم عادی حتا اگر بدو دچار شویم میلیونها باید خرج کنیم تا ازو جداشویم و اگر توان بدنی مان اجازه دهد که ما را نبردالبته در دنیا مبتلا ی کرونا رایگان درمان میشود اما انتظار زیادی است که در این کهن بوم توقع درمان رایگان داشته باشیم لا اقل باید وضعیت مملکت را بنگریم بعد چنین توقع بیجایی داشته باشیم.کرونا تلنگرهای زیادی به ما زد و نکات زیادی را به ما یاداور شد.کرونا اویزه گوش ما کرد که انسان ذاتا موجودی اجتماعی ست و اگر در تنهایی خود بماندبیماریهای جسمی روحی زیادی نصیب اش می شود دوران خانه نشینی این را همه جوره به ما اثبات کرد و در این دوران دلمان حتا برای کسانیکه شاید چندان خوش نداریم تنگ شد چه برسد به دوستانی که ندیدنشان در ما خسران ایجاد میکند.کرونا همانند مغول و خون اشامان تاریخ انسانهای زیادی را دارد می برد اما برای زنده مانگان درس های زیادی به ارمغان اورد زنده ماندگانی که شاید نسل های بعدی سخت جانان بنامنش اما انسان را به خویشتن خویش فراخواند و ما را در مسابقه زر اندوزی و…دچار تردید های جدی کرد. کرونا الهی بری دیگه برنگردی اما درسهای زیادی هم به مادادی .

بیمار جنسی و ممیزی سریال! سیدمهدی ملک

۱-در صحنه ای از سریال نون خ۲ جمله «بشین روش» مجدد دوبله شده و به «بشین روی قنداق تفنگ» تغییر کرده است.
۲- در بخش دیگری از این سریال عبارت « وگرنه همین وسایل را می کنم تو حلقت» به «می زنم تو سرت» تبدیل شده است.
چه عواملی باعث می شود که ممیز محترم از عبارات اول معنایی غیر اخلاقی به ذهنش متبادر شود و دستور به تغییر و صداگذاری مجدد بدهد؟ کدام انسان سالم وقتی تفنگی می بیند و جمله «بشین روش» را می شنود ذهنش به جایی دیگر می رود؟
این ممیزین احتمالا جز همان کسانی هستند که مدام در حال «رصد» شبکه های ماهواره ای اند؛ «من وتو» رصد! می کنند؛ مچ عوامل نفوذی داخلی را در همین رصدها می گیرند و احیانا در طول همین رصدها کارشان به جایی رسیده که عبارات عادی و روزمره زندگی برای آنها معانی پنهان جنسی می یابد! در نگاه حداکثری، این عبارات واقعا عبارات جنسی هستند و باید سانسور شوند.
در نگاه حداقلی البته اهل رصد کارشان اینست که همه چیز را ممیزی کنند تا هیچ امر غیر ارزشی از سریال ها و فیلم ها، دیده کسی را هوشیار! نکند. در نگاه حداقلی، این عبارات عبارت جنسی نیستند اما چون ممکن است حتی عده ای معدود، از آنها معانی جنسی بازنمایی کنند، پس باید با عباراتی پاکیزه تر جایگزین شوند.
اگر ممیزین محترم به این مقوله نگاه حداکثری دارند که خب بهتر است کمی در خلوت خود بیاندیشند که چه عواملی باعث شده تا جملات عادی در ذهن آنها تبدیل به جملاتی شهوانی شود. اگر هم نگاه حداقلی دارند باز بهتر است از خود بپرسند که بازنمایی نشدن این جملات به مفاهیمی سکسی در ذهن آن تعداد کم که بیمار جنسی هستند چه تاثیر مثبتی می تواند در آنها یا جامعه داشته باشد؟!